2011/09/01

بررسی و جمع بندي اعتراضات چند روز اخير آذربايجان جنوبي و نكات مهم براي روزهاي آينده


م.قوشاچایلی
اعتراضاتي كه از ورشگاه سهند به شكل جدي تمرين و استارت آن در ساعت 6 روز شنبه در خيابانهاي اورميه زده شد، حركت ملي آذربايجان را وارد دوره اي جديد از حيات مبارزاتي اش كرد. ابتكار عمل فوق العاده جوانان حركت ملي در تبليغات قدرتمند و راه اندازي باشكوه اين اعتراضات، صفحه اي زرين بر صفحه ي مبارزاتي ملتمان گشود. با توجه به عزم فعالين ملي براي برگزاري اعتراضات دامنه دار در جاي جاي آذربايجان جنوبي، لزوم آناليز اتفاقات روزهاي گذشته، بررسي نگاه جريانهاي مختلف منطقه اي و جهاني به اين اعتراضات و ... كمك فراواني براي گرفتن درست ترين تصميم براي اتفاقات روزهای آینده خواهد كرد.

مطالب زير تنها قسمتي از نگاه و تفكرات بنده مي باشد و بديهي است كه براي رسيدن به ديد و آناليز جامع تر نياز به تلاش تمامي فعالين ملي علي الخصوص عزيزان دست به قلم مي باشد. لذا بنده به نوبه ي خود از تمامي اين عزيزان استدعا دارم، هر چه سريعتر تحليل هاي كارشناسي خود را ارائه نموده و به روند برگزاري هر چه بهتر اين اعتراضات و به نتيجه رسيدن آنها كمك بكنند. همچنين از مسئولين تلويزيون گوناز استدعا دارم، با ارتباط با صاحب نظران حركت ملي آذربايجان و تهيه برنامه هاي زنده چند كادري (با اشتراك چند نفر)، اين روند را سرعت ببخشند.

علل و دلايل موفقيت اعتراضات
_ شدت قباحت عمل مجلس حاكميت شوونيست: رد قاطع طرح دو فوريته نجات درياچه اورميه از سوي مجلس حاكميت فارس به قدري افكار عمومي آذربايجان جنوبي را تحت تاثير قرار داد كه فشارها براي لزوم اقدام قاطع در برابر اين دهن كجي به ملت تورك بر فعالين حركت ملي آذربايجان افزوده شد. فشارهايي كه سرانجام منتج به فراخوان فعالين ملي اورميه شد.
_توافق حداكثري فعالين داخل (شهر ميللتچي لري) بر لزوم اعتراضات: تجربه نشان داده است در آذربايجان اعتراضاتي موفق مي شوند كه فعالين ملي داخل بر لزوم آن به توافق رسيده و شبكه هاي بين فعالين براي سازماندهي اين اعتراضات بسيج شوند. فعالين خارج با ارائه تحليل ها و آناليزهاي كارا، توصيه هاي مفيد و نيز به كارگيري ابرزارهاي اطلاع رساني (مديا) در سطع ملي و بين المللي نقشي بي بديل در برگزاري اعتراضات داشته اند.
_ انتخاب زمان و مكان مناسب و در نظر گرفتن فرصت لازم براي تبليغات: دادن فراخوان چندين روز قبل از اعتراضات فرصتي مناسب براي تبليغات هر چه بهتر فراهم نمود. مكان انتخاب شده در خيابانهاي مركزي شهر نيز هم امكان گردهمايي بهتر معترضين و هم كاهش قدرت سركوب نيروهاي امنيتي را فراهم نمود.
_ تبليغات هوشمندانه و وسيع: وجود فرصت مناسب بين فراخوان و روز اعتراض، راه را براي اجراي ايده هاي تبليغاتي فراهم كرد. در اين ميان نمي توان نقش فضاي مجازي به عنوان گلوگاه تبليغاتي حركت ملي را انكار كرد. زيرا به محض انتشار اخبار و بيانات از طريق سايتهاي ملي و نيز شبكه هاي اجتماعي، اين معلومات از طريق اخبار و برنامه زنده تلويزيون گوناز، حجم وسيع sms و نيز شبكه هاي سنتي و ارتباطات اجتماعي وسيع بين فعالين و بافت ملت به بسياري از افراد جامعه منتقل گشت. نقش موثر فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي مجازي در اين جريان، بار ديگر بر اهميت نگاه مثبت به قدرت اين ابزار مدرن و بكارگيري درست آن تاكيد ورزيد.
_ استفاده از استاديوم سهند به عنوان پيش درآمد اعتراضات: شاهكار تبليغاتي در اين اعتراضات موفقيت فعالين ملي در به صدا در آوردن شعارهاي حمايتي از درياچه ي اورميه در بازي روز پنج شنبه تراختور و شهرداري بود. كمتر فعالي تصور مي كرد اين شعارها به شكلي كاملا فراگير و آن هم چنديد بار در استاديوم به صدا در آيد. تظاهرات چند هزار نفري هواداران تراختور در فاصله ي چند صد متري استاديوم تا اتوبان نيز تمريني براي تظاهرات خياباني بود. البته لازم به ذكر است متاسفانه ويدئوها و اخبرا اين تظاهرات انعكاس مطلوبي در رسانه هاي حركت ملي آذربايجان نداشت.
_ قدرت ميداني خارق العاده فعالين جان بر كف حركت ملي آذربايجان: به جرئت مي توان گفت در 5-6 سال اخير به غير از اعتراضات در چند ماهه ي بعد از انتخابات در تهران و بعضي شهرهاي مركزي ايران، تجمع اورميه بزرگترين و قدرتمندترين تجمع بود. در حالي كه جريانهاي مخالف مركزيت گرا توانايي برگزاري كوچكترين تجمع (حتي به شكل تظاهرات سكوت و حتي بعد از زنداني شدن رهبرانشان) را ندارند و نيز در حالي كه عكس العمل سرشار از آگاهي و شعور ملي ملت آذربايجان را حمل بر بي قدرتي و بي شهامتي و ترس ما زا ر‍يم مي دانستند، قدرت ميداني خارق العاده و استقامت مثال زدني فعالين جان بر كف حركت ملي آذربايجان صحنه هايي را خلق كرد همگان را انگشت به دهان گذاشت.
_ اطلاع رساني بي نقص سايتهاي حركت ملي آذربايجان: اطلاع رساني بعد از تظاهرات به اندازه خود تظاهرات از ارزش و اهميت برخوردار است. در حالي كه آذربايجان از سوي جريانهاي سياسي مركزي و منطقه اي و در بسياري موارد بين المللي در بايكوت و سانسور عميق به سر مي برد، اين مورد نمود بيشتري پيدا مي كند. سايتهاي حركت ملي هر كدام با فرستادن خبرنگار به شهرهاي تبريز و اورميه و مخابره لحظه به لحظه اخبار و همچنين انتشار سريع عكس ها و ويدئوهاي قيام نقش اطلاع رساني اوليه اعتراضات را به خوبي ايفا نمودند. طوري كه تعدادي از رسانه هاي بزرگ بين المللي مجبور به پوشش اخبار شهرهاي اورميه و تبريز شدند. در بين عملكرد سايتهاي اويرنجي، آذوح، تبريز سسي، آرازنيوز، اورم ايشچيلري و ... شايان تقدير است.

دستاوردهاي اعتراضات
در حال حاضر بيان كامل دستاوردهاي اين حركت عظيم مردمي بسيار سخت مي باشد و همانند قيام خرداد 1385 آذربايجان اين دستاوردها در مرور زمان مشخص خواهد شد. همچنين با توجه به احتمال صد درصدي ادامه اعتراضات در تمامي شهرهاي آذربايجان جنوبي اين واقعيت بيش از پيش به خودنمايي مي كند. ولي در حالت كلي مي توان موارد زير را به عنوان دستاورد هاي اعتراضات تا اين لحظه به حساب آورد:
_ وارد آوردن ضربات محكم به جريان منكرين حركت ملي: اكثريت قريب به كل جريان هاي سياسي تهران مركز (چه حاكميت و چه مخالف) خواسته و يا نا خواسته منكر حقيقت وجودي حركت هويت طلب و آزادي خواه تبريز مركز موسوم به حركت ملي آذربايجان هستند. در ساعات اوليه انتشار اخبار اورميه اين جريانات و رسانه هاي وابسته به آنها در نوعي شوك بودن و سردرگمي به سر مي بردند ولي پس از گذشت مدتي كوتاه اقدام به پوشش هدفمند اخبار و اتخاذ تاكتيكهايي به نفع خود نمودند. بي شك اعتراضات اخير از ميزان قدرت و مشروعيت انكار حركت ملي توسط اين جريانها خواهد كاست و حتي به عقيده گروهي از فعالين در صورت مديريت صحيح اعتراضات حركت ملي آذربايجان به فاز فراتر از اتنكار وارد خواهد گشت.
_ قدرت نمايي ملي آذربايجان و حركت ملي آذربايجان: بارها از زبان فعالين ملي آذربايجان شنيده شده است كه حركت ملي به عنوان يك ضرورت تاريخي متكي به ميليونها آذربايجاني، نيرومندترين حركت مخالف (اپوزيسيون) در ايران است. اين سخن كه در بسياري از اوقات با استهزاي ناآگاهان روبرو گشته است، با گذشت زمان حقانيت خود را بيشتر اثبات مي كند.
_ بالارفتن قدرت اعتماد به نفس و روحيه ملي و افزايش احتمال شروع اعتراضات ملي در آذربايجان جنوبي: در حالي كه خفقان بي سابقه جاي جاي محدوده سياسي حاكميت جمهوري اسلامي را فرا گرفته است، اعتراضات موفق 5 شهريور اورميه و تبريز اعتما به نفسي سازنده را به ملتمان علي الخصوص فعالين ملي تزريق كرد. اين اعتراضات بار ديگر اثباتي شد براي اصل و فرمول در راس بودن آذربايجان. آذربايجاني كه با تمسك به ارزشهاي حركت ملي و عبرت گرفتن از تاريخ معاصر بارها نشان داده است كه بدون او غير ممكن است.
_ توجه مثال زدني آذربايجانيها به ثروتهاي ملي و محيط زيستشان: اين نشانگر شعور بالاي يك ملت و ميزان مدرن بودن جنبش هويت طلبي در آذربايجان است كه در برابر نابودي زيست محيطش اين گونه حساسيت به خرج داده و حتي حاضر به پرداخت هزينه هاي جاني است. مشابه اين گونه اقدامات را در ايران و منطقه به ندرت مي توان يافت. توجه به مسئله اساسي در اينجا ضروري است كه آذربايجانيها نابودي درياچه اورميه را نابودي بخش بزرگي از آذربايجان و در نتيجه ي آن كوچ احباري 15 ميليون نفر مي دانند. 
_ پاسخ محكم آذربايجان به مدعيان اراضي آذربايجان: سالهاست كه غرب آذربايجان به دليل سياستهاي استعماري حاكميت در راستاي كوچ هدفمند اتنيكهاي غير تورك و نيز به  دليل تبليغات بي اساس ضد آذربايجاني حاكميت، با ادعاهاي ارضي تشكيلاتهاي عموما تروريست وابسته به قدرت هاي استعماري روبروست. تظاهرات روز شنبه اورميه در ادامه اعتراضات 13 فروردين سالهاي 89 و 90، شعارهاي تظاهرات كه همگي به زبان توركي آذربايجاني بودند، سكوت تشكيلاتهاي سياسي مدعي و ... واقعيت هاي غرب آذربايجان را يك بار ديگر به همگان نشان داد.
_ بازتاب جهاني اعتراضات: با آنكه بازتاب اعتراضات در رسانه هاي بين المللي مي توانست بسيار بهتر از اين باشد ولي در مقايسه با قيام خرداد آذربايجان كه به شكل ناجوانمردانه اي بايكوت شده بود، مي توان اميدوارتر بود.

درياچه اورميه عامل و محوري براي وحدت در حركت ملي
حركت ملي آذربايجان به عنوان جرياني متكثر در طول تاريخ خود همواره با چالشهاي مثبت و منفي رو به رو بوده است. اختلافات و اصطكاكهاي بين جرياني در ماههاي اخير دلسوزان حركت ملي را بسيار آزار داده است. صرف نظر از اين كه ريشه ي بسياري از اين اختلافات مربوط به توطئه هاي مخالفين آن بوده، راه حل تمام آنها در نهادينه شدن اراده، روحيه و در نهايت فرهنگ وحدت (بيرليك) در ميان فعالين ملي است. با نگاهي به شرايط روز جهاني و توطئه هاي بي شمار دشمنان لزوم برقراري اتحاد و همدلي در بين فعالين بيش از پيش احساس مي شود.
در سالي كه ساد «ميللي بيرليك» نامگذاري شده است، درياچه ي اورميه به دليل ماهيت ملي و فراجناحي اش، عاملي جدي براي وحدت داخل حركت ملي و جلوگيري از بروز تنش هاي غير كارا شده است. نمود عملي اين وحدت در تعيين مكان و مشخصات دقيق تجمع روز 13 فروردين 90 و نيز در تجمعات چند روز اخير به شهود ديده شد. آن چه كه انتظار مي رود، ادامه هر چه با صلابت تر اين روند و تلاش براي تبديل آن به فرهنگ مانا در ميان گروههاي مدافع حقوق ملي آذربايجانيهاست.

درياچه ي اورميه نمادي از تبعيض ملي و نشانگر عمق ذهنيت هاي شوونيستي در ايران
مسئله خشك شدن درياچه ي اورميه تنها يك مسئله ي ساده ي زيست محيطي نبوده و مبارزه براي احياي آن تنها تلاش براي نجات يك درياچه نيست. بلكه اين مسئله نمادي از تبعيض ملي عميق در قبال آذربايجانيها و ديگر ملل غير فارس ساكن محدوده ي سياسي ايران است. اين مساله نشانگر ذهنيت هاي به شدت شوونيستي حاكمان ايران و نمايانگر سياست هاي ضد انساني و قدرت محور آنان است.
تلاش براي نجات درياچه ي اورميه از يك طرف مقدمه اي مفصل براي پي گيري هر چه قدرتمندانه تر پروسه ي حق تعيين سرنوشت ملي براي ملت آذربايجان و ساير ملل در بند و از طرف ديگر تمريني براي وارد آوردن ضربه ي نهايي بر پيكره ي راسيسم فارس است. لذا كساني كه اين اعتراضات ملي را تنها و تنها در نجات يك درياچه خلاصم مي كنند، دانسته و يا ندانسته قصد ضربه زدن به اين حركت دارند. همگان بايد قبول كنند، مساله درياچه اورميه يك مشكل ملي آذربايجان بوده، همچنين ميداني براي ابراز دردهاي ملي ملت آذربايجان است.

اعتراضات درياچه ي اورميه نمودي از شكاف آشكار قومي (اتنيكي) در ايران
بسياري از گروههاي سياسي مركز همواره با سراسري خطاب كردن خود منكر بيداري ملي فراگير در آذربايجان جنوبي بوده و خود را هم راستا با سياستهاي انكار آسيميلاسيون حاكميت قرار داده اند. در جريان سكوت بعد از انتخابات آذربايجان هنگامي كه تحليلگران منصف از سكوت توام با شعور آذربايجانيها صحبت مي كردند، اين جريانها با تاكيد بر اينكه آذربايجان با جنبش سبز است و هموراه از اين جنبش حمايت مي كند، خطاي بزرگي را مرتكب شدند.
حركت ملي آذربايجان از يك سو به دليل ضعف هاي درون جرياني و از طرف ديگر به دليل كارشكني هاي دشمنان منافع ملي آذربايجان، نتوانسته است جايگاه منطقه اي و بين المللي مناسب و شايسته خويش را تعريف كند ولي اين حركت در بعد بيدار بخشي ملي آنچنان قدرتمند عمل كرده است كه بي اعتنايي و سياستهاي حاكميت جامعه ايران را بيش از پيش تجزيه كرده است. درست است كه حركت ملي در معرفي تشكيلاتهاي قدرتمند و افراد شاخص به دنياي سياست قدري منفعلانه عمل كرده است ولي به دليل ضرورت وجودي تاريخي و ديناميزم سحرانگيز داخلي در داخل آذربايجان به گفتمان مسلط و بدون رقيب سياسي تبديل گشته است.
اعتراضات آذربايجانيها به خشك شدن درياچه شان، در حالي كه اپوزيسيون در مناطق مركزي از بي حركتي ناشي از ضعف رنج مي برد، از يك طرف نشانگر شكاف قومي در ايران و از طرف ديگر نشانگر قدرت جنبش اجتماعي آذربايجان محور در جامعه آذربايجان است.

واكنش جريانات ديگر به اين اعتراضات
تجربه تاريخي ملت آذربايجان آكنده از وقايع عبرت آموز و خنجرهاي از پشت خورده است. اين وقايع امروه منجر به فاصله ي عميق اجتماعي بين گروههاي ملي ترك و فارس شده است. رو به ضعف نهادن جنبش اعتراضي بعد از انتخابات نيز نتيجه ي مستقيم ديوار بي اعتمادي بين آذربايجان و مركز بوده است. روشني بخشي هاي حركت ملي آذربايجان در طول ساليان دراز، واحد سياسي آذربايجان به مركزيت تبريز را بسيار معنادار و ملموس كرده است.
جريانهاي مركز نه تنها اين واقعيات را قبول نكرده و مسلط بودن گفتمان سياسي حركت ملي در آذربايجان را قبول نكرده اند، بلكه با انكار همه جانبه اين حركت سعي كرده اند صورت مسئله را پاك كنند. تاكتيك اصلي اين اشخاص و جريانات در مواجه با آذربايجان و مسائل آن پوپوليسم و عوام فريبي بوده است. طوري كه با دور زدن حركت ملي آذربايجان را دور زده، و با بيانات عوام فريبانه مردم آذربايجان رو مورد خطاب قرار مي دهند.
در حالي كه تجمعات 13 فروردين دو سال گذشته توسط اين محافل با ديد منفي نگريسته شده و مي توان گفت كه بايكوت شده بودند، تظاهرات خياباني روز شنبه اورميه و تبريز به صدر اخبار خبرگزاري و سايتهاي منتسب به اين جريان رفت. در حالي كه در ابتدا احساس مي شد اين جريانات تغيير ديد محسوسي به آذربايجان اعمال كرده اند، ولي با گذشت زماني كوتاه سياست اصلي و هميشگي آنها رو شد. هدف رسانه هاي منسوب به جريان از پوشش هدفمند اخبار آذربايجان، سرايت دادن قيام آذربايجان به ديگر مناطق ايران وهمراه با آن مصادره قيام ملت آذربايجان است. نحوه ي اين پوشش اخبار به اين صورت است كه گويا واقعيتي به نام حركت ملي آذربايجان وجود ندارد و مردم آذربايجان به طور خود جوش براي نجات درياچه ي اورميه به پا خواسته اند.
سايت بالاترين كه عنوان يكي از پايگاههاي اصلي اپوزيسيون ايران با زدن موضوع داغ براي تظاهرات آذربايجان، اقدام به برنامه ريزي تظاهرات حمايتي از اين حركت در ديگر نقاط ايران نمود. گروهي از سبزهاي بالاترين با تبليغ اين گفته كه "آذربايجان خود را از شر پانتركها رهانيد و به جنبش اعتراضي ايران (جنبش سبز) پيوست" سعي در انحراف كامل افكار عمومي كردند. تظاهرات كنندگاني كه در 13 فروردين پانترك و تجزيه طلب بودند، بعد از 5 شهريور تبديل به "برادران آذري" شدند.

آذربايجان شمشيري دولبه براي جنبش سبز
 جنبشي كه با انكار حركت ملي آذربايجان و پانترك خطاب كردن فعالين ملي و ساير اشتباهاتش خود را به انزوا و شكست برده است، با مغتنم شمردن قيام آذربايجان سعي در مصادره ي آن و نيز انتقال روحيه مبارزاتي به ديگر نقاط دارد. در حال حاضر منتسبين به اپوزيسيون فارس در حالي كه خواسته هاي خود را دموكراسي و آزادي اعلام مي كنند، خواسته هاي آذربايجان را تنها و تنها نجات درياچه اورميه مي دانند. اين كتمان واقعيت و برخورد دوگانه براي اين است كه آنها به همان اندازه كه خواستار سرايت قيام آذربايجان به ديگر نقاط هستند، به همان ميزان نگران تهديدات امنيتي (تماميت ارضي، منافع ملي و ...) ناشي از اين قيام هستند. لذا اعتراضات آذربايجان به مثابه شمشير دو لبه براي اپوزيسيون فارس عمل مي كند.

نحوه ي برخورد با جريانات منسوب به اپوزيسيون فارس؛ چه كار كنيم كه مصادره نشويم؟
اپوزيسيون فارس از هيچ گونه تلاشي براي مصادره هر گونه اعتراض در آذربايجان مضايقه نخواهد كرد. اين جريانات با استفاده از لابي هاي پانفارسيستي در مراجع، تشكيلاتها و رسانه هاي مختلف بين المللي داراي نفوذ بوده و سعي در تحريف واقعيات آذربايجان دارند. لذا لزوم اتخاذ راهكار مناسب و متحد از فعالين حركت ملي آذربايجان در برابر اين خطر به خوبي احساس مي شود. متاسفانه جمعي از فعالين رسانه اي حركت ملي، با در نظر نگرفتن بعضي مصالح و فراموشي خاطره ي تاريخي چند سال اخير، دست اين جريانها را در مصادره بازتر گذاشته اند. البته ذكر اين نكته نيز الزامي است كه جبهه گيري بسيار تند در برابر اين جريانات و افزودن بر شمار دشمنانمان نيز به صلاح منافع ملي آذربايجان نيست.
در روزهاي اخير زمزمه هايي مبني بر تظاهرات حمايتي ملت فارس از قيام آذربايجان در رسانه هاي منسوب به جنبش سبز هستيم. همچنين گفته هايي همچون "آذربايجان جرقه ي انقلاب را زد، اكنون بايد آن را به انجام برسانيم" از سوي جريانهاي مخالف مركز شنيده مي شود. ما نيز مي دانيم كه مبارزه ي هماهنگ ساكنين محدوده ي ايران از ميان برداشتن رژيم ديكتاتوري را آسانتر خواهد نمود و از طرف ديگر حمايتهاي ملل ديگر از آذربايجان را با جان و دل قبول مي كنيم ولي به هيچ وجه اجازه بهر برداري، سوء استفاده و مصادره تلاشهايمان را به هيچ كس و هيچ جرياني نخواهيم داد.
در مورد اين مساله به ذكر چند نكته زير اكتفا مي كنم:
_ تجربه تاريخي ملت آذربايجان نشان مي دهد، مبارزه به همراه ملت حاكم با سيستم استبدادي با اين كه بارها سبب شكست استبداد گشته است، سيستم شوونيستي را از بين نبرده است و همراه در اين فرآيندها شوونيزمي قوي تر با سيستم جديد سر كار آمده است. لذا تا زماني كه تضمينات عملي لازم از سوي جريانات ديگر صورت نپذيرد، همكاري با آنها همانند قماري مي ماند كه احتمال بازنده بودن ما در آن بيشتر است.
_ از طرف ديگر نكته اي كه بايد تمامي فعالين در نظر داشته باشند اين است كه تمامي اظهار نظرها و اقدامات طوري باشند كه از اتحاد حاكميت و اپوزيسيون فارس جلو گيري به عمل آورند. طوري نباشد كه براي رهايي از يك چاله، به چاله اي ديگر بيفتيم.
_ هيچ كس مخالف حمايت ساير ملل از مبارزه ي بر حق ملتمان نيست، ولي اگر اين اقدام با هدف مصادره و بهره برداري صورت پذيرد، به هيچ وجه قابل پذيرش نيست. در اين ميان آنچه كه جاي خالي آن به نظر مي رسد، روشنگري منطقي و عاقلانه فعالين سرشناس حركت ملي و در صورت لزوم افشاگري آنان مي باشد.
_ يكي از بهترين راه ها براي جلوگيري از بعضي اقدامات خصمانه، نشان دان چهره ي واقعي آذربايجان به عنوان واحدي سياسي مجزا با رفتاري مجزا از ساير نقاط ايران است. براي اين كار اتخاذ استراتژي مشترك از جانب فعالين و رسانه هاي ملي و همچنين تظاهرات هماهنگ از نظر زماني و مكاني در اكثر شهرهاي آذربايجان بسيار مثمر ثمر به نظر مي رسد. اين كار همچنين امكان انتقال اخبار و اطلاعات غلط و تحريف شده به مجامع و رسانه هاي بين المللي از سوي شوونيست ها را مانع مي شود.

نگاه حاكميت به اعتراضات
حاكميت تمام تلاش خود را برا جلوگيري از شكل گيري اعتراضات خواهد كرد. بعد از تظاهرات 5 شهريور شوراي امنيت ملي به رياست رئيس جمهور تشكيل جلسه داده و ابعاد مسئله را بررسي كرد. بنا به برخي اطلاعات اين شورا دستور داده است تا در رسانه هاي حكومتي ابعاد اعتراضات را بسيار كوچك و از سوي عوامل گمراه نشان دهند. اما نكته ي جالبي كه در اين ميان وجود دارد اين است كه، براي حاكميت قلمداد كردن اعتراضات به عنوان «نافرماني مدني» به صرفه تر است.
بر اساس اطلاعات نسبتا موثق بعد از 5 شهروير به اكثر نيروهاي انتظامي ابلاغ شده است كه ممكن است «يك نافرماني مدني كوچك در رابطه ي درياچه ي اورميه» در منطقه رخ بدهد.
تظاهركنندگاني كه در 13 فروردين ضد انقلاب بودند، الان تبديل به عوامل گمراه شده اند. اين نشانگر ترس حاكميت از ابعاد اعتراضات و به تبع آن به صلاح نبودن ضد حكومتي قلمداد كردن آنهاست. در اين ميان نياز به شفافيت و روشنگري فعالين به خوبي احساس مي شود.
نكته ي ديگر تلاش عوامل اطلاعاتي رژيم براي ايجاد تفرقه و اختلاف در صفوف حركت ملي و جلوگيري از شكل گيري هر گونه حركت اعتراضي است. عوامل اطلاعاتي اكثرا به عنوان يك ميللتچي، قبل از اعتراضات مهم مثل علف سبز شده و شروع به نشر مقالات و نوشته هاي انحرافي مي كنند. از جمله محورها و هدف هاي اصلي آنها ايجاد اختلاف از طريق تخريب فعالين سرشناس، نشر مطالب از زبان فعالين دست به قلم، انتشار بيانيه هاي دروغين، تلاش همه جانبه براي دلسرد و نا اميد كردن فعالين و ... را مي توان نام برد.
در اين ميان آنچه كه لازم به نظر مي رسد هشياري هر چه تمامتر فعالين ملي علي الخصوص گردانندگان و همكاران سايتهاي اينترنتي و تلويزيون گوناز براي خنثي سازي توطئه هاي اينچنيني است.

قسمتي از ضعفهاي اعتراضات
هيچ حركت و عملي عاري از ضعف و اشتباه نمي باشد. اعتراضاتي كه از 5 شهريور آغاز شد نيز طبيعتا نقاط ضعف و قوت قابل اشاره اي داشته است. بنده در اينجا به قسمتي از ضعفها مي پردازم:
عدم شكل گيري حركت اعتراضي قوي در تبريز، پايتخت آذربايجان: با توجه به اعلام قبلي قرار بود تظاهرات اعتراضي در دو شهر تبريز و اورميه برگزار گردد. علي رغم برقراري فضاي فوق العاده امنيتي و شكل گيري تجمعات چند صد نفره در چند نقطه ي تبريز، در اين شهر آن طور كه انتظار بود شاهد تجمعات و تظاهرات قدرتمندي نبوديم. دليل اين امر را مي توان در عدم اطلاع رساني مناسب دانست، زيرا فراخوان اعتراضي شهر تبريز چند روز ديرتر از فراخوان اورميه داده شد و فرصت براي اطلاع رساني كم بود. حتي بعد از انتشار فراخوان تبريز در فضاي مجازي، اين فراخوان به اندازه فراخوان اورميه مورد تبليغ قرار نگرفت. البته دستگيري بيش از 30 نفر از فعالين ملي سرشناس در مراسم افطاري چند روز قبل از تظاهرات نيز مي تواند در اين مسئله تاثير گذار باشد.
به وجود آمدن خلا فكري كوتاه مدت در حركت ملي آذربايجان: بعد شكل گيري موفقيت آميز اعتراضات علي الخصوص در شهر اورميه شاهد به وجود آمدن نوعي خلا فكري كوتاه مدت در رسانه ها و در نتيجه در ميان فعالين ملي بوديم. شكل گيري تظاهرات فراتر از انتظار، قسمتي عمده فعالين را شوكه كرد. در اين شرايط عدم وجود تحليلي كه شرايط موجود را به خوبي آناليز كرده، سوال هاي فعالين را جوابگو باشد و استرات‍ژي روزهاي آينده را ترسيم كند، به خوبي ديده مي شد. آنچه در سايت ها بود و بين فعالين رد و بدل مي شد، عموما خبر بود. اين خلا فكري و تئوريك كم و بيش تا الان نيز ادامه داشته است.

نكاتي كه رعايت كردن آنها مثمر ثمر خواهد بود
1 – تلاش براي برگزاري تظاهرات سراسري و هماهنگ در آذربايجان:
در شرايط كنوني شايد مهم ترين كاري كه از سوي فعالين بايد صورت بگيرد سازماندهي برگزاري تظاهرات سراسري و هماهنگ در آذربايجان (اكثر شهرها) است، تظاهراتي كه در يك روز و يك ساعت شروع شود. اين كار فوايد و دستاوردهاي بسايري خواهد داشت كه از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد:
_ همانطور كه قبلا اشاره شد، نشان دادن آذربايجان به عنوان واحد سياسي مجزا و گرفتن فرصت مصادره از فرصت طلبان
_ كمك به افزايش روحيه ملي ناشي از اتحاد و يكدلي
_ كاهش محسوس قدرت سركوب رژيم به دليل پخش شدن نيروهاي سركوبگر در تمامي شهرها
_ افزايش قدرت تاثير گذاري و به سرعت به نتيجه رساني اعتراضات
_ ...

2- استفاده از فرصت درياچه اورميه براي براي به زبان آوردن ساير حقوق و دردهاي ملي:
اين مورد از يك طرف ماهيت اصلي اعتراضات را نمايان ساخته و امكان مصادره را كاهش مي دهد و از طرف ديگر به تكرار حماسه خرداد 85 و مطالبه ي حقوق ملي كمك مي كند. لذا لازم است در اعتزاضات آتي در كنار مسئله ي درياچه ي اورميه از ديگر حقوق و مطالبات آذربايجانيها (از جمله حق تحصيل به زبان مادري و ...) سخن به ميان آوريم.

3- استفاده از تجربيات ميداني ديگر شهرها در راه اندازي تظاهرات:
فعالين اورميه روز 5 شهريور نشان دادند كه از قدرت سازماندهي مناسبي برخوردار هستند. بنابراين همراه با مدلسازي تظاهرات و بررسي رفتار و شگردهاي نيروهاي امنيتي، استفاده از تجربيات همديگر صد در صد مثمر ثمر خواهد بود.

4- تلاش براي سازماندهي اعتراضات در تهران:
با توجه به تعطيلي دانشگاهها و حضور فعالين دانشجويي در شهرهايشان اين كار كمي مشكل به نظر مي رسد. ولي راه اندازي تظاهراتي مستقل از طرف آذربايجانيها در شهري كه اكثريت ساكنين آن توركها هستند، با توجه به شرايط تاريخي و موقعيت روز، نقطه ي عطفي در پيشروي به سوي هدفهايمان خواهد بود.

5- تلاش برای تحلیل درست اعتراضات و تبلیغ ماهیت واقعی آنها در رسانه ها:
در حال حاضر نیاز به تحلیلهای جامعی که سوالات مطرح شده برای همگان را جواب داده و فعالین را از ابعاد ماجرا آگاه سازد ضروری به نظر می رسد. عدم اطلاع فعالین از مواضع جریانهای مختلف و عدم ارتباط آنها با رسانه ها در بعضی موارد منجر به در نظر نگرفته شدن مقتضیات، گرفته شدن تصمیمات غلط و یا انفعال مخرب شده است. این نیاز زمانی تشدید می شود که رسانه های بزرگ نیز یا از ارائه تحلیل جامع عاجزند یا از این کار امتناع می کنند.

لازم به ذکر است، نکات فوق تنها قسمتی از مسائل موجود هستند.

همانطور که در ابتدای نوشته گفته شد، آنچه در اینجا ارائه شده است، تنها قسمتی از نظرات بنده نسبت به اعتراضات اخیر می باشد. انگیزه ی اصلی برای این نوشته احساس نیاز بنده با توجه به شرایط موجود می باشد. امید است در راستای تلاش دوستان ارجمند، ضمن دستیابی به چارچوب جامع تحلیل و بررسی مسائل اخیر، از انحراف، مصادره، شکست و سردرگمی حرکت ممانعت به عمل آوریم.
1390.06.09 - چهارشنبه

Hiç yorum yok: