م.قوشاچایلی
شنبه ي گذشته مصادف با روز تاريخي 12 شهريور شاهد اعتراضات گسترده و تحسين برانگيز در شهرهاي آذربايجان بوديم، اعتراضاتي كه حتي از تظاهرات روز 5 شهريور نيز وسيع تر بود. اكنون پس از گذشت چند روز از اين حادثه ي تاريخي به سرآغاز سومين موج اين اعتراضات دامنه دار رسيده ايم. آذربايجان جنوبي در شرايط فوق العاده حساسي به سر مي برد و لزوم حفظ وحدت عملي در بين فعالين ملي براي پيش برد موفقيت آميز اعتراضات و خنثي سازي توطئه هاي جبهه هاي مخالف، بيش از پيش احساس مي شود.
عكس العمل حاكي از ترس و وحشت رژيم بعد از 12 شهريور
پس از شدت گيري اعتراضات نسبت به سياست هاي رژيم در قبال خشكيدن درياچه ي اورميه، بزرگترين ترسي كه وجود سران رژيم را فرا گرفت ترس از تكرار حادثه ي تاريخي 29 بهمن 56 تبريز بود. حادثه اي كه با استارت تظاهرات و شورش خياباني شعله ي انقلاب 57 را برافروخت.
براساس اطلاعات موثق بعد تظاهرات روز 12 شهريور اورميه و پيرو اختلاف بين وزارت اطلاعات و نيروي انتظامي و استانداري آذربايجان غربي، رژيم نمايندگاني تام الاختيار با تخصص مسائل امنيتي را براي كنترل منطقه به اورميه فرستاده است. همچنين اخباري مبني بر سفر پنهاني چند تن از مسئولان رده بالا به تبريز، شنيده مي شود.
در گام بعدي دولت با تصويب سوري بودجه ي 900 ميلياردي و همچنين پخش برنامه هاي متنوع داراي جنبه ي تبليغاتي در صدا و سيما سعي در كنترل اعتراضات داشته است. علي رغم سوري بودن تصويبات دولت، اين يك نوع عقب نشيني براي دولت محسوب مي شود.
اپوزيسيون فارس مجبور به قبول واقعيت هاست
فعالين منسوب به اپوزيسيون ملت فارس علي الخصوص جنبش سبز بايد واقعيت هاي اساسي اين اعتراضات و همچنين شرايط تغيير يافته ي سياسي-اجتماعي آذربايجان را درك كنند، بايد بدانند كه هم كساني كه اعتراضات را سازماندهي مي كنند و هم كساني كه در اين تظاهرات ها دستگير مي شوند منسوبان حركت ملي آذربايجان هستند، بايد بدانند كه خواسته هاي واقعي تظاهركنندگان حقوق ملي شان است كه حفظ درياچه ي اورميه نيز در ميان اين حقوق جاي مي گيرد، بايد بدانند كه تلاش براي تقليل و خلاصه نمايي اين خواسته ها بيش از پيش به شكاف بين فارس و تورك خواهد افزود.
بعد از 12 شهريور از ميزان تلاش مصادره گراته اين گروهها كاسته شد و تحليل گران منصف وابسته به اين جريان ها به ميزان حداقل هم كه شده به ماهيت واقعي اعتراضات اشاره كردند. ولي انتشار اخبار مصادره جويانه، نشر بيانيه ها و فراخوان هاي اعتراضي خودسرانه براي شهرهاي آذربايجان و تلاشهايي از اين دست همچنان ادامه دارد.
در يك جمع بندي كلي مي توان گفت كه مبارزه ملت ترك و ملت فارس با استراتژي و گفتمان مشترك به مانند انقلاب 57، ديگر غير ممكن گشته است. فعالين منسوب به اپوزيسيون فارس نيز به جاي اتخاذ تدابيري در راستاي مبارزه سراسري با گفتمان مشترك، بايد به فكر مبارزه ي موازي و همزمان و به عبارت ديگر مبارزه ي مشترك از لحاظ تاكتيكي باشند.
اهميت فوق العاده برگزاري تظاهرات ملي در تـــهران
شهر تهران به عنوان شهري با اكثريت جمعيت آذربايجاني، شهري است از زمان شكل گيري حركت ملي آذربايجان در زمان معاصر به عنوان محل زندگي بسياري از فعالين سرشناس مطرح بوده است. علي رغم ضعف هاي فراوان در راستاي بيداري بخشي ملي به توركهاي تهران، به لطف فعاليت بي وقفه فعالين دانشجويي و ملي، آرمانها و فاكتورهاي هويت طلبانه به شكل اجتماعي در ميان قشري تاثيرگذار از همزبانانمان در اين شهر براي خود جا باز كرده است. نگاهي مختصر به بازيهاي تراختور در تهران و كرج صحت اين مسئله را تا حدودي نشان مي دهد.
جريانهاي سياسي مركزگرا در حالت خوشبينانه حركت ملي آذربايجان را حركتي حاشيه اي (از لحاظ جغرافيايي) قلمداد كرده اند. غافل از اين كه پتانسيل عظيم ناشي از حضور ميليونها تورك مركز در صورت فعليت يابي مي تواند حركت ملي را در تهران نيز مسلط گرداند.
در ماههاي اخير، جنبش موسوم به سبز علي رغم در دست داشتن اهرم قدرتمند رسانه و امكانات، تلاشهاي فراواني براي برگزاري اعتراضات خياباني در تهران كرده است كه به دلايل مختلف موفق به اين كار نشده است.
لذا با توجه به شرايط فوق لزوم برگزاري موفقيت آميز تظاهرات خياباني با شعارهاي ملي و به زبان توركي در تهران به خوبي احساس مي شود. فرصت پيش آمده در روز 18 شهريور (جمعه، بازي تراختور و آذربايجان) و استفاده ي هوشمندانه ي فعالين مي تواند نقطه ي عطفي در تاريخ حركت ملي آذربايجان ايجاد كند.
نگاهي به وضعيت شهرهاي كوچك
حركت ملي آذربايجان به دليل سازماندهي چندين ساله به شكل هويت دهي و بيداري ملي و پرورش فعالين بسيار، قادر به سازماندهي اعتراضات در بسياري از شهرهاي كوچك و بزرگ و حتي در بعضي از روستاهاست. امروزه شهر و روستايي در آذربايجان نمي توان يافت كه در آن فعالين هويت طلب در سطوحي مختلف وجود نداشته باشند.
علي رغم امكان سركوب شديدتر حركات اعتراضي در شهراهاي كوچك، حداقل انتظار مي رفت در بعضي شهرهاي كوچك كه حركت ملي از قدرت و قابليت سازماندهي بيشتري برخوردار است، تجمعات اعتراضي شكل بگيرد. ولي متاسفانه با وجود موج گسترده دستگيريها در بسياري از اين شهرها، تاكنون شاهد حركت اعتراضي چشمگيري نبوده ايم.
شايد بتوان اصلي ترين عامل اين نقصان را در نبود ارتباط كافي فعالين اين شهرها با فضاي رسانه اي حركت ملي و جريانهاي ديگر دانست. متاسفانه عدم درك درست از شرايط كنوني حركت ملي، فضاي منطقه اي و نگاههاي جريانات مختلف سياسي به آذربايجان شاهد انفعال نسبي در شهرهاي كوچك هستيم.
البته لازم به ذكر است با توجه به شرايط موجود و اتخاذ تمهيدات مورد نياز از طرف فعالين، به احتمال زياد در روزهاي آينده شاهد شكل گيري اعتراضات در اين شهرها خواهيم بود.
لزوم مطرح كردن حقوق ملي در جريان اعتراضات
همانطور كه قبلا نيز گفته شده است، از يك طرف احياي درياچه اورميه جزئي از حقوق ملي ما آذربايجانيهاست و از طرف ديگر اعتراضات سازماندهي شده توسط حركت ملي نيز اعتراضاتي با ماهيت ملي است. لذا با توجه به شرايط و مقتضيات زمان، در چارچوب فرآيندي گام به گام هم اكنون لزوم به زبان آوردن حقوق ملي احساس مي شود.
بيانيه سيزده بندي قابل تحسين فعالين ملي تبريز بعد از تظاهرات روز 12 شهريور كه تعداي از بندها مربوط به حقوق ملي آذربايجانيها (از جمله حقوق زباني و حق تعيين سرنوشت) بود، مي بايست به عنوان گامي اساسي در اين راستا تلقي شود.
پنجشنبه – 1390.06.17
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder