توضیح: هر چند موضع گیری و اصول عمومی
نظام حقوق بشر در قبال حقوق زبانی را در پرتو اصول مهمی چون اصل برابری و
اصل عدم تبعیض که در اسناد حقوق بشری متعددی چون منشور سازمان ملل متحد (1945)،
اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)، میثاق
بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1966) و ... مورد شناسایی قرار گرفتهاند
میتوان استخراج نمود، اما در راستای تأمین همزیستی مسالمتآمیز و بدون تبعیض میان
تمامی گروهها و جمعیتهای مختلف زبانی، شناسایی اصولی عمومی که ارتقای جایگاه و احترام
به تمامی زبانها و کاربرد اجتماعی آنها در محیطهای رسمی و غیررسمی را تضمین
نماید و از نابودی و انحطاط زبانها در مقابل عوامل گوناگون سیاسی جلوگیری به عمل
آورد، امری ضروری به شمار میآید. از این جهت کنفرانس جهانی درباره حقوق زبانی که
در نهم ژوئن 1966 در بارسلونا تحت اشراف یونسکو تشکیل شد، اعلامیهای را درباره
حقوق زبانی تدوین و تصویب نمود که این اعلامیه شامل اصول عمومی در راستای تضمین
این امور است.
نوشتار زیر از خلاصهای از اعلامیهی
جهانی حقوق بشر است که از وبسایت ستاد حقوق بشر ستاد
قوهی قضائیهی جمهوری اسلامی ایران برداشته شده است.
تعدادی از ضرورتهای وجود چنین چارچوبی در مقدمه بیانیه به شرح زیر آورده شده است:
- - اکثریت زبانهای در خطر نابودی٬ متعلق به گروههای مردمانی میباشند
که از حق حاکمیت ملی خود برخوردار نیستند و عواملی چون نبود حکومتهای خودگردان
آنها و سیاست دولتها٬ که ساختارهای سیاسی و اداری و زبان خود بر آنها را تحمیل مینمایند،
از توسعه این زبانها ممانعت کرده و به روند جایگزینی زبانی دیگر به جای آنها شتاب
میبخشند.
- - حمله نظامی٬
مستعمره نمودن٬ اشغال و دیگر نمونههای به انقیاد در آوردن اجتماعی٬ اقتصادی و
سیاسی٬ اغلب اوقات شامل تحمیل مستقیم زبانی خارجی بوده و یا حداقل٬ تصورات موجود
در باره ارزش و منزلت زبانها را خدشه دار نموده و موجب ایجاد آنچنان رفتارهای
زبانی سلسله مراتبی میگردند که وفاداری زبانی متکلمین به آنها را از بین میبرند.
-
- جهانی شدن نه بر
اساس روندهای یکسانسازی و تجرید حذفی زبانها و فرهنگها بلکه میبایست بر اساس
نوعی تلقی از تنوع زبانی و فرهنگی٬ بنیان گذارده شود.
-
- عوامل گوناگون
با ماهیتهای غیرزبانی (عاملهای تاریخی٬ سیاسی٬ سرزمینی٬ جمعیت شناسی٬ اقتصادی٬
اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زبانی و عوامل دیگر مربوط به رفتارهای جمعی) مسائلی را
ایجاد میکنند که منجر به نابودی٬ به حاشیه رانده شدن و یا انحطاط زبانهای بیشمار
میگردند٬ و نیز برای این که بتوان راهحلهای مناسبی برای هر مورد خاصی اعمال
نمود٬ حقوق زبانی میبایست به طوری همه جانبه بررسی گردند.
-
- "اعلامیه
جهانی حقوق زبانی"٬ به منظور تصحیح عدم توازنهای زبانی در پرتو تضمین احترام
و توسعه کامل همه زبانها٬ و پایهگذاری اصولی برای صلح و برابری عادلانه زبانی در
سراسر جهان به عنوان عاملی کلیدی در حفظ روابط اجتماعی موزون٬ مورد نیاز میباشد.
اهداف اعلامیه
طبق متن صریح مقدمات اعلامیه، از دیدگاه
سیاسی٬ هدف طراحی روشی برای سازماندهی تکثر و تنوع زبانی به گونهای که به مشارکت
موثر جمعیتهای زبانی در این مدل توسعه جدید اجازه دهد.
از دیدگاه فرهنگی٬ هدف تامین و ایجاد
محیط ارتباطات جهانی سازگار با مشارکت برابر همه خلقها٬ جمعیتهای زبانی و افراد
در روند توسعه است.
از دیدگاه اقتصادی نیز٬ هدف تشویق پایدار
توسعه بر پایه مشارکت همه و بر اساس احترام به تعادل محیط زیست جوامع و در روابط
برابر بین همه زبانها و فرهنگهاست.
بنا به همه دلایل فوقالذکر٬ این اعلامیه
مبدا حرکت خود را "جمعیتهای زبانی" و نه "دولتها" قرار میدهد
و میبایست به این اعلامیه در متن تقویت موسسات بینالمللی قادر به تضمین نمودن
توسعه برابر و پایدار همه جامعه بشری نگریست. به همین دلایل٬ همچنین از اهداف این
اعلامیه٬ تشویق ایجاد چهارچوبی سیاسی برای تنوع زبانی مبتنی بر احترام٬ همزیستی
هماهنگ و منافع متقابل میباشد.
در زیر به صورت خلاصه، به تعدادی از مواد
این اعلامیه اشاره میشود:
بند اول ماده 2: این بیانیه اعلام میدارد که هرگاه
گروهها و جمعیتهای زبانی گوناگون در سرزمین واحدی مشترک باشند٬ حقوق مندرجه در
این اعلامیه میبایست بر اساس احترام متقابل و به گونهای اعمال شوند که دمکراسی
به حداکثر اندازه ممکنه تضمین گردد.
بند دوم ماده 3: این بیانیه اعلام میدارد که حقوق جمعی
گروههای زبانی شامل موارد زیر میباشد:
- حق گروههای زبانی برای آموخته
شدن زبان و فرهنگشان
- حق گروههای زبانی برای دستیابی به خدمات
فرهنگی
- حق گروههای زبانی برای حضور برابر زبان
و فرهنگهایشان در رسانههای ارتباطی
- حق گروههای زبانی در دریافت
توجه و اعتنای نهادهای حکومتی و در روابط اجتماعی-اقتصادی تهیه شده به زبان خود
ماده 5: این اعلامیه بر این اساس استوار است که
حقوق تمامی جمعیتهای زبانی مساوی و مستقل از موقعیت این زبانها به عنوان زبان
رسمی٬ محلی و یا اقلیتی بودن میباشد. در این اعلامیه٬ تعبیراتی مانند محلی و یا
اقلیتی بکار برده نشدهاند، زیرا هرچند در بعضی موارد مشخص٬ شناسانی زبانها به
عنوان اقلیتی و یا محلی میتواند احقاق برخی از حقوق معین را تسهیل نماید ولی با
این همه٬ این و دیگر تعابیر جرح و تعدیل کننده٬ غالبا برای اعمال محدومیت بر حقوق
جمعیتهای زبانی به کار برده میشوند.
ماده 6: این اعلامیه اعلام میکند که نمیتوان
تنها بر این مبنای که یک زبان٬ زبان رسمی دولت است و یا به طور سنتی برای مقاصد
اداری و یا برخی از فعالیتهای فرهنگی مشخص در یک سرزمین بکار رفته است٬ آنرا
"زبان خاص سرزمین" به شمار آورد.
بند اول ماده 7: همه زبانها بیان هویتی جمعی و راهی
مجزا برای درک و توصیف واقعیتاند و بنابراین میبایست که از همه شرایط لازم برای
گسترش و پیشرفتشان در همه نوع فعالیت و کارکرد برخوردار باشند.
بند اول ماده 7: همه جمعیتهای زبانی از حق سازماندهی و
مدیریت منابع خویش٬ برای تضمین نمودن کاربرد زبانهایشان در همه فعالیتها در درون
جامعه برخوردارند.
ماده ٩: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که سیستم
زبانی خود را٬ بدون مداخلات اجباری و یا القائی٬ تنظیم و استانداردیزه نموده٬ حفظ٬
توسعه و ارتقاء دهند.
بند دو ماده 10: این اعلامیه تبعیض بر علیه جمعیتهای
زبانی را غیرقابل قبول میداند٬ فارغ از آنکه این تبعیض بر مبنای درجه حاکمیت
سیاسی مستقل جمعیت زبانی؛ موقعیت تعریف شده آن جمعیتها از لحاظ اجتماعی٬ اقتصادی
و یا دیگر لحاظها؛ درجه استانداردیزه شدن٬ مدرنیزاسیون و یا به روز شدگی زبانهایشان
و یا هر معیار دیگری اعمال گردد.
بند اول ماده 13: هر کس حق دارد که زبان خاص سرزمینی
(زبان نیاخاکی) خود را که در آن زندگی میکند بیاموزد.
یند اول ماده 15: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که در
سرزمین- قلمرو خود به طور رسمی به کار برده شوند.
بند اول ماده 17: همه جمعیتهای زبانی از این حق
برخوردارند که به همه اسناد و مدارک رسمی که به نحوی مربوط به سرزمین نیاخاکی یک
زبان میباشد٬ تهیه شده در زبان خودشان دسترسی داشته و آنها را کسب نمایند٬ چه این
چنین مدارکی چاپی٬ قابل خواندن با ماشین و یا در هر فرم دیگری بوده باشد.
بند دوم ماده 17: فرمها و اسناد اداری استاندارد٬ چه در
شکل چاپی و چه در شکل قابل خواندن توسط ماشینها و یا به هر فرم دیگر٬ باید به همه
زبانها تهیه شده و در محلهای قابل دسترسی برای عموم و استفاده آنها قرار گیرند.
این خدمت باید توسط مقامات دولتی به شکلی انجام پذیرد که همه سرزمینهایی را که
برای یک زبان٬ سرزمین خاص زبانی (نیاخاکی) شمرده میشوند تحت پوشش قرار دهد.
بند اول ماده 20: هرکس حق دارد زبانی را که به طور تاریخی
در یک سرزمین به آن تکلم میشود -هم به شکل شفاهی و هم به شکل نوشتاری- در محاکم و
دادگاههای قضائی واقع در آن سرزمین بکار برد. محاکم قضائی باید در امورات داخلی
خود٬ زبان خاص سرزمین (زبان نیاخاکی) را به کار برند و اگر بنا به سیستم حقوقی
فعلا موجود در کشور٬ ضرورتی به ادامه جریان محاکمات در محلی دیگر موجود باشد٬ میباید
به کاربرد زبان اصلی در محل جدید همچنان ادامه داده شود.
بند دوم ماده 20: هر کس حق دارد که در تمام موارد٬ به
زبانی که آن را درک میکند و قادر به تکلم به آن است محاکمه شود٬ همچنین حق دارد
که از خدمت مترجمی مجانی بهرهمند گردد.
بند دوم ماده 23: آموزش و تحصیل میبایست در سرزمینی که
عرضه میشود٬ به حفظ و توسعه زبانی که یک جمعیت زبانی به آن سخن میگوید یاری
رساند.
بند سوم ماده 23: آموزش و تحصیل همواره میبایست در خدمت
تکثر و تنوع زبانی و فرهنگی و روابط آهنگدار بین جمعیتهای زبانی گوناگون در سراسر
جهان باشد.
بند چهارم ماده 23: در بستر اصول پیش گفته٬ هر کس حق دارد
که هر زبانی را بیاموزد.
ماده 24: همه جمعیتهای زبانی حق دارند در باره
گستره حضور زبانشان٬ به عنوان زبان رابط و به عنوان زبان مورد مطالعه٬ در تمام
سطوح تحصیلی در سرزمین خود (پیش دبستانی٬ ابتدائی٬ متوسطه٬ حرفه ای و فنی٬
دانشگاهی و آموزش بزرگسالان) تصمیم بگیرند.
ماده 25: همه جمعیتهای زبانی از حق دستیابی و
کاربرد همه منابع انسانی و مادی لازم برای تضمین نمودن حضور زبانشان در همه سطوح
تحصیلی در نیاخاک خود٬ از قبیل آموزگاران ورزیده٬ روشهای آموزشی مناسب٬ کتب و
متون درسی٬ منابع مالی٬ تجهیزات و ساختمانها٬ تکنولوژیهای سنتی و مدرن و در
وسعتی که خواهان آنند برخوردار میباشند.
ماده 26: همه جمعیتهای زبانی محقاند از تحصیلی
که اعضای آن جامعه را قادر به تسلط کامل در کاربرد زبانشان سازد٬ شامل توانائیهای
مختلف مربوط به همه محیطهای روزمره کاربرد زبان٬ همچنین گستردهترین تسلط ممکنه
به هر زبان دیگری که خواهان یادگیری آن باشند٬ برخوردار شوند.
بند اول ماده 29: هر کس محق است که از تحصیل و آموزش به
زبان خاص سرزمین خود که در آنجا ساکن است (زبان نیاخاکی) برخوردار گردد.
ماده 30: زبان و فرهنگ همه جمعیتهای زبانی میبایست
که موضوع مطالعه و تحقیقات علمی در سطح دانشگاهی قرار گیرند.
ماده 31: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که سیستم
نامهای شخصی خویش را در همه محیطها و در همه مناسبتها حفظ نموده و آنها را بکار
برند.
بند اول ماده 32: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که نامهای
محل و مکان به زبان خاص سرزمینی خود را (زبان نیاخاکی)٬ هم به صورت شفاهی و هم به
صورت کتبی٬ در محیطهای خصوصی٬ عمومی و رسمی بکار برند.
بند دوم ماده 32: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که نامهای
بومی محلها و مکانها را تثبیت و حفظ نموده٬ در آنها اصلاحاتی اعمال نمایند.
همچون نامهای امکنه را نمیتوان به طور کیفی موقوف و منسوخ نمود و یا تحریف و جرح
و تعدیل کرد. همچنین نمیتوان این گونه نامها را پس از تغییرات سیاسی و یا هر
گونه دگرگونی حادثه دیگر٬ تغییر داد.
ماده 33: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که جمعیت
خود را به همان نامی که در زبان خودشان بکار میبرند بنامند. هرگونه ترجمه به زبانهای
دیگر میبایست از نامگذاریهای تحقیرآمیز و ابهامانگیز اجتناب نماید.
ماده 35: همه جمعیتهای زبانی از این حق
برخوردارند که درباره درجه حضور زبانشان در رسانههای ارتباطی در سرزمین خود
(نیاخاک خود)٬ بدون در نظر گرفتن متد پخش و یا انتقال تولیدات آنها تصمیم بگیرند.
چه این رسانهها محلی و یا سنتی٬ چه رسانههای دارای شمول گستردهتر و چه رسانههایی
که از تکنولوژیهای پیشرفتهتر استفاده میکنند باشند.
ماده 37: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که از
طریق رسانههای ارتباطی آگاهی کاملی درباره میراث فرهنگی خویش (تاریخ٬ جغرافیا٬
ادبیات٬ و دیگر نمودهای فرهنگشان)٬ همچنین حداکثر اطلاعات ممکنه درباره هر فرهنگ
دیگری که اعضای آن جمعیت٬ خواستار دانستن آن باشند را دریافت نمایند.
ماده 38: زبانها و فرهنگهای همه جمعیتهای
زبانی در سراسر جهان٬ میبایست در رسانههای ارتباطی از معامله و برخوردی برابر و
غیرتبعیضآمیز بهرهمند شوند.
ماده 41: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که زبان
خویش را در همه فرمهای افاده فرهنگی بکار برده٬ آن را حفظ نموده و توسعه دهند، بی
آنکه محیط آن جمعیت به اشغال سلطهظگرایانه فرهنگی بیگانه معروض شود.
ماده 42: همه جمعیتهای زبانی از حق رشد و توسعه
تمام و کامل در داخل محیط فرهنگی خود برخوردارند.
ماده 45: همه جمعیتهای زبانی از این حق
برخوردارند که زبان خاص سرزمینیشان (زبان نیاخاکیشان) جایگاه ممتازی را در
رویدادها و خدمات فرهنگی (کتابخانهها٬ کلوبهای ویدئویی٬ سینماها٬ تئاترها٬ موزهها٬
آرشیوها٬ فرهنگ عامه٬ صنایع فرهنگی و در همه دیگر نمودهای حیات فرهنگی) اشغال
نماید.
بند اول ماده 47: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که
کاربرد زبان خویش در همه فعالیتهای اجتماعی-اقتصادی در سرزمینهای خود را نهادینه
نمایند.
بند 3 ماده 48: در داخل سرزمین یک جمعیت زبانی٬ هر کس
محق شمرده میشود که به همه اسناد لازم برای انجام عملیات فوقالذکر٬ تهیه شده به
زبان خویش دسترسی داشته باشد. این چنین اسنادی شامل فرمها٬ چکها٬ قراردادها٬
رسیدها٬ صورتحسابها٬ سفارشنامهها٬ دریافتنامهها و غیره میشود.
بند اول ماده 50: همه جمعیتهای زبانی حق دارند که
زبانشان از جایگاهی ممتاز در تبلیغات٬ آگهیها٬ تابلوها٬ علائم و نشانگاههای
بیرونی و به عنوان یک کل در چهره کشور برخوردار باشند.
تهیه کنندگان اعلامیه در انتها توصیهها
و ملاحظات زیر را ارائه دادهاند:
- - مقامات دولتی میباید
تمام گامهای لازم برای تحقق و جاری شدن حقوق مندرجه در این اعلامیه را در محدوده
حوزه صلاحیتهای خویش بردارند. به طور مشخصتر٬ برای تشویق نمودن تحقق حقوق زبانی
جمعیتهایی که آشکارا از جنبه منابع مالی در مضیقه میباشند٬ میبایست منابع مالی
بینالمللی تدارک دیده شوند. بنابراین٬ مقامات دولتی میبایست حمایت لازمه برای
استانداردیزه شدن٬ ترجمه٬ آموخته شدن و استفاده از زبانهای جمعیتهای گوناگون تحت
اداره خود را فراهم نمایند.
- -
مقامات عمومی میبایست
مطلع شدن نهادهای رسمی٬ سازمانها و اشخاص مرتبط را با حقوق و وظایف مربوطه ناشی
از این اعلامیه٬ تضمین و تامین نمایند.
- -
مقامات عمومی میبایست
در پرتو سیستم قانونگزاری موجود٬ مجازاتهائی قابل اجرا برای هر گونه اخلال در
حقوق زبانی تشریح شده در این بیانیه برپا دارند.
-
- این اعلامیه
بنیانگذاری "شورای زبانها" در بنیه سازمان ملل متحد را توصیه مینماید.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد عهدهدار برپا ساختن چنین شورائی٬ تعریف وظائف آن و
انتساب اعضای شورا و همچنین عهدهدار ایجاد نهادی در قوانین بینالمللی برای حفاظت
از جمعیتهای زبانی در دستیابی و اعمال حقوق خویش که در این اعلامیه شناخته شدهاند
خواهد بود.
- -
این اعلامیه
تشکیل "کمیسیون جهانی حقوق زبانی" را٬ به عنوان نهادی غیر رسمی و مشاورهای
مرکب از نمایندگان سازمانهای غیردولتی و دیگر تشکیلات فعال در زمینه قوانین
زبانی٬ توصیه و تشویق مینماید.
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder