2011/05/09

جنبش دانشجویی آذربایجان جنوبی و برون رفت از شرایط دیروز و امروز

هر حرکت و جنبش اجتماعی در مقطع خاصی از زمان و جهت دست یابی به اهداف خاصی در جغرافیای سیاسی خاصی شکل میگیرد ، رشد میکند و در نهایت یا به ثمر می نشیند و یا اینکه از دست یابی به اهداف خود باز می ماند. عدم دست یابی به اهداف به معنی از بین رفتن یک حرکت یا افکار آن نیست ، ممکن است یک حرکت در بازه ی خاصی از زمان بنا به دلایل مختلف منفعل شده یا دچار رکود شود یا حتی از بین برود اما دوباره پس از گذشت سالها با سازماندهی نوینی قدم در راه مبارزه بگذارد.

برخی از حرکت های اجتماعی گاهي پا فراتر از جغرافیای سیاسی یک یا چند کشور خاص گذاشته و جهان شمول میشوند و برخی نیز در یک جغرافیای سیاسی خاص شکل می گیرند و حوزه ی عمل و اهداف آنها مردم آن جغرافیا را در بر میگیرد. حرکتهای ضد آپارتاید و ضد تبعیض نژادی و جنسی از جمله حرکتهایی هستند که جهان شمول شده اند و مردم تمام نقاط جهان را تحت تاثیر قرار داده اند. آنچه مسلم است اینکه این حرکات در وهله ی اول تاثیر خود را در نزدیکترین جغرافیای سیاسی گذاشته و رفته رفته رشد و توسعه می یابند. به عنوان مثال حرکات ضد آپارتاید و تبعیض نژادی در آمریکا در دهه های گذشته بیشترین تاثیر را در جغرافیای سیاسی آمریکا گذاشته و رفته رفته این حرکات در جهان توسعه یافته و مردم دیگر کشورها چون مردم آفریقای جنوبی را تحت تاثیر قرار داده اند.
حرکت های ملی یا به عبارتی دیگر حرکتهای استقلال طلبانه و آزادیخواهانه در جهان نمونه ی بارزی از حرکتهای اجتماعی هستند که از گذشته تا به امروز ادامه ی حیات داده و در هر برهه ای از زمان در نقاط مختلف جهان به نتایج مختلفی منجر شده اند. برخی از این حرکتها مفاهیم ضد استعماری داشته اند مانند حرکت استقلال طلبانه ی هندی ها که منجر به رهایی هندوستان از چنگال استعمار انگلیس شد، برخی دیگر مفاهیم ضد استبدادی داشته اند مانند انقلاب مشروطه ی ایران که منجر به تشکیل مجلس و برخی اصلاحات سیاسی در ایران شد، برخی دیگر مفاهیم ضد آپارتاید و ضد استبدادی داشته اند مانند حرکت ملی بنگال ها که منجر به استقلال بنگلادش شد یا حرکت کردها در عراق که منجر به خودمختاری کردستان عراق شد.
حرکت ملی آذربایجان جنوبی در واقع یکی از این حرکات استقلال طلبانه و آزادیخواهانه در جهان است که سه مفهوم ضد استعماری، ضد استبدادی و ضد آپارتایدی را در خود گنجانده است. این حرکت همان طور که از نام آن پیداست اشاره به دو امر مهم دارد که عبارتند از ملت یا ملی گرایی و جغرافیای سیاسی-اجتماعی و فرهنگی به نام آذربایجان جنوبی  که ویژگی دوم آن ناگفته حکایت از وجود جغرافیایی به نام آذربایجان شمالی دارد. حرکت ملی آذربایجان جنوبی همچون دیگر حرکت های استقلال طلبانه و آزادی خواهانه در جهان از نارضایتی های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی موجود در جامعه ی آذربایجان و ایران سرچشمه گرفته و دست یابی به استقلال ملی و تعیین سرنوشت ملی را در راس اهداف خود قرار داده است که این استقلال ملی میتواند به نتایج مختلفی در قالب های سیاسی متفاوتی چون اصلاحات، فدرالیسم ، خودمختاری، استقلال کامل و...منجر شود. قدر مسلم اینکه ملت مبارز آذربایجان در آینده سرنوشت خویش را در یکی از قالب های سیاسی رقم خواهد زد و نسل های آینده ی آذربایجان در خفت و خواری زندگی نخواهند کرد و دنیای آنها شادتر و زیباتر از دنیای امروز خواهد بود. اما باید توجه داشت که تصمیم گیریهای آینده و تعیین سرنوشت ملی زمانی نتیجه ی مثبت و سازنده خواهد داشت که ملت آذربایجان از دانش سیاسی و آگاهی و هوشیاری کافی برخوردار باشند و بتوانند در شرایط حساس سیاسی تصمیمات سازنده و کارساز گرفته و گره از کار بگشایند.
 زمانی یک ملت قادر به تشخیص خوبی از بدی و تصمیم گیری مثبت خواهد بود که قشر نخبه و تحصیل کرده ی آن ملت به منافع ملی خود اندیشیده و از آگاهی و دانش کافی برخوردار بوده و رابطه ی خود را با توده ی ملت نزدیکتر و تنگ تر نماید و این وظیفه ای است سنگین که بر دوشهای جنبش دانشجویی در هر حرکت استقلال طلبانه و آزادیخواه نهاده شده است.
جنبش دانشجویی آذربایجان معرف قلب و مغز حرکت ملی در جامعه ی آذربایجانی است. جنبش دانشجویی آذربایجان همواره در گذشته به خصوص در سالهای پس از انقلاب و شکل گیری فاز نوین حرکت ملی آذربایجان جنوبی وظیفه ی سنگین تولید فکر ، تبلیغ افکار و ایده ها، تربیت نیرو و ... را بر عهده داشته است. شاید بتوان مهمترین ویژگی جنبش دانشجویی آذربایجان را استقلال فکری و متکی بودن به خود دانست. نسل گذشته ی آذربایجان به خصوص نسلی که در پیروزی انقلاب 1357 نقش داشت یک نسل ایدئولوژیک بود که به ایرانی با مدینه ی فاضله می اندیشید اما نسل امروز آذربایجان دریافته است که در دنیای کنونی این منافع ملی است که بایستی تعیین کننده ی مشی سیاسی یک ملت باشد . نسل امروز آذربایجان واقع بین است و در جهت احقاق حقوق ملی آذربایجان و دیگر تورک های ایران گام بر می دارد.
جنبش دانشجویی آذربایجان با وجود هزاران مشکل کوچک و بزرگ بدون هیچ پشتوانه ی اقتصادی و تنها با اتکا به خویش و عبرت گرفتن از تاریخ با قدم های محکم مسیر پر پیچ و خم مبارزه را می پیماید و هر روز با نیرویی بیشتر از دیروز مبارزه ی خود را ادامه میدهد. نقش جنبش دانشجویی آذربایجان در پیشبرد حرکت ملی را میتوان در چند مرحله ی اساسی مورد توجه  قرار داد که عبارتند از :
1-      شکل گیری هسته های دانشجویی و کارهای فرهنگی در سالهای پس از پایان جنگ  
2-      انتشار نشریات دانشجویی و جذب دانشجویان تورک بخصوص آذربایجانیان به محافل فرهنگی
3-      قدرت نمایی جنبش دانشجویی آذربایجان در وقایع اردیبهشت 1374 و جهت گیری در خصوص مسایل مختلف داخلی و خارجی
4-      نفوذ جنبش دانشجویی آذربایجان در نهادهای سیاسی موجود در دانشگاهها بخصوص انجمن اسلامی
5-      انتقال گفتمان حرکت ملی از دانشگاه به بطن جامعه و تبلیغ آن
6-      مهاجرت برخی از دانشجویان آذربایجانی به کشورهای دیگر به خصوص ترکیه و آذربایجان شمالی و گسترش جبهه ی مبارزه به خارج از مرزهای ایران
7-      راه اندازی وب سایت ها ، وبلاگها و گسترش فعالیتها در فضای مجازی
8-      قدرت نمایی جنبش دانشجویی آذربایجان در وقایع خرداد 1385
9-      پرداختن به کارهای تئوریک و انتشار کتب مختلف مرتبط با آذربایجان و جنبه های مختلف حرکت ملی
10-    سازماندهی کردن مبارزات در جبهه های مختلف سیاسی و فکری و به کار بردن تاکتیک های مبارزاتی و استفاده ی مفید از فضاهای موجود.
سالهای پس از جنگ فرصت مناسبی بود تا آذربایجانیان نفسی کشیده و به گذشته و آینده ی خود بیندیشند ، 10 سال از انقلاب سپری شده بود و آذربایجانیان هنوز از ابتدایی ترین حقوق خود یعنی خواندن و نوشتن به زبان مادری محروم بودند، اصل پانزده قانون اساسی تنها روی صفحات کتاب قانون سنگینی میکرد و هیچ مفهومی برای حاکمیت نداشت. تحقیرها و توهین هایی که این نسل در میدانهای جنگ و جامعه ی آن روز ایران کشیدند بر کسی پوشیده نیست. دانشجویانی که به جبهه ها رفته بودند به دانشگاهها بازگشتند و با جوانان جبهه نرفته اما جنگ زده در یک کلاس نشستند. از این میان آنهایی که عمیق می اندیشیدند یک بار دیگر اهداف خود را از انقلاب و جنگ مرور کردند و به ضد و نقیض های مهمی دست یافتند که حیات آنان را به کلی تغییر داد. ما برای چه انقلاب کردیم ؟ چرا به جبهه رفتیم؟ سهم ملت ما از این انقلاب چیست؟ قانون اساسی چه حقی برای ما تعیین کرده است ؟ همین سؤالات و دهها سؤال مشابه نشان از دردی داشت که جوانان آن روز در ذهن و فکر خود با آن به جدال می پرداختند. آری درد مشترک! همین درد مشترک ، همین افکار و سؤالات سبب شد تا رفته رفته هسته های کوچک دانشجویی در دانشگاههای مختلف شکل بگیرند ، هسته هایی که جرات آن را داشتند تا با هم تورکی حرف بزنند و برخی نشریات و کتابهای تورکی زیرزمینی و... را که در سالهای اول انقلاب در زمان آشفتگی سیاسی چاپ شده بود از این ور و آن ور پیدا کرده و مطالعه کنند. همین نسل فعالیت های فرهنگی را در دانشگاهها پایه گذاری کردند و با انجام کارهای فرهنگی مختلف و البته محدود کوشیدند تا حداقل زبان مادری خود را در دانشگاهها به طور غیر رسمی در برنامه هایی چون کنسرت موسیقی عاشیق ها ، تئاتر، مراسم محرم و... حفظ کنند و از حرف زدن به آن خجالت نکشند.
هسته های کوچک دانشجویی آذربایجان رفته رفته کوشیدند تا محلی برای تبلیغ فرهنگ خود یافته و افکار خود را نشر دهند اما چنین جایی در دانشگاهها یافت نمیشد به همین دلیل این هسته های دانشجویی به فکر انتشار نشریات دانشجویی افتادند، تیم های 4-5 نفره و حتی گاها تیم های 2 نفره کوشیدند تا در حد توان نشریاتی را به چاپ رسانده و در اختیار دیگر دانشجویان قرار دهند. بدین ترتیب این نشریات خوانندگانی برای خود دست و پا کردند و هسته های کوچک رفته رفته بزرگتر شدند.
با گذشت چند سال از پایان جنگ تبعیض ها همچنان ادامه داشت و بیشتر از همه، این تبعیض های فرهنگی و اقتصادی بود که خودنمایی میکرد. شهرهای فارس نشین به سرعت پیشرفت می کردند و دولت به عمران و آبادانی آنها توجه میکرد در حالیکه شهرهای آذربایجان چون فرزندان یتیم از هیچ حمایت قابل توجهی برخوردار نبودند. اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید و کشوری به نام جمهوری آذربایجان شکل گرفت و احساسات ملی مردم دو طرف آراز شعله ور شد و دیوار جدایی ویران شد. ترس حاکمیت ایران از رشد آگاهی مردم این سوی آراز و تشکیل دولت در آنسوی آراز سبب شد تا حاکمیت به فکر چاره افتاده و به حمایت قاطع از دولت اشغالگر ارمنستان بپردازد. جنبش دانشجویی آذربایجان با هوشیاری و آگاهی تمام کوشید تا درحد توان از لحاظ سیاسی مدافع جمهوری تازه تاسیس آذربایجان باشد اما چه متیوانست بکند وقتی که دولت و مجلس و در کل تمام ارکان رژیم آپارتاید حتی به اصول اولیه ی اسلامی که دم از آن میزدند پای بند نبودند. در همین سالها یعنی در سال 1374 رژیم آپارتاید با پخش پرسشنامه ای نژادپرستانه از سوی سازمان صدا و سیما در تهران خشم آذربایجانیان بخصوص دانشجویان آذربایجانی را برانگیخت و دانشجویان خسته از تبعیض، دانشگاهها را رها کرده و در 19 اردیبهشت 1374 قدرت خود را به نمایش گذاشتند که این واقعه به نقطه ی عطفی در تاریخ آذربایجان و حرکت ملی آذربایجان جنوبی تبدیل شد.
پس از این وقایع و حوادث کاندیداتوری دکتر چهرگانی بود که طیف دانشجویی حرکت ملی دریافت که بایستی قدرت سیاسی داشته باشد تا بتواند خواسته های خود را هدفدار دنبال کرده و به نتیجه برساند همین امر سبب شد تا دانشجویان در نهادهای سیاسی موجود در دانشگاهها چون انجمن اسلامی نفوذ کرده و قدرت سیاسی را در صحن دانشگاهها به دست بگیرند. دانشجویان آذربایجانی توانستند در آن سالها با انتشار نشریات متنوع ، برگزاری اردوهای مختلف ، راه اندازی نمایشگاههای مختلف چون نمایشگاههای عکس ،کتاب و... ، برگزاری کلاسهای زبان و ادبیات تورکی ، برگزاری محافل شعر و ... افکار خود را از صحن دانشگاه به متن جامعه برده و پیوند دهنده ی فضای داخل و بیرون دانشگاه در جامعه ی آذربایجان باشند.
در سالهای 1380 و به بعد برخی از دانشجویان البته عده ی بسیار معدودی جهت کسب علوم مختلف تصمیم به خروج از کشور گرفتند ، بسیاری از آنان با توجه به شرایط مناسب تحصیل در ترکیه و جمهوری آذربایجان راهی این کشورها شده و خواه یا ناخواه از شرایط حاکم بر این کشورها تاثیر گرفته و پس از بازگشت به وطن در تشویق اطرافیان و دوستان برای تحصیل در ترکیه و جمهوری آذربایجان تلاش نمودند. همین افراد نقش کلیدی به عنوان پل ارتباطی بین تورکان ایران و ترکیه و جمهوری آذربایجان بازی کردند.  
دانشجویان مهاجر که دور از توده ی ملت آذربایجان بودند باید برای احقاق حقوق ملی خویش کاری می کردند و فضای اینترنت بهترین و البته ارزانترین راه برای مبارزه در خارج از کشور بود . در این برهه تعداد قابل توجهی وب سایت و وبلاگ و کلوب های مختلف اینترنتی راه اندازی شد و مدیاهای آذربایجان رشد و توسعه ی ویژه ای یافتند و مبارزه در هر دو فضای حقیقی و مجازی به سرعت توسعه یافت. نقش مؤثر جنبش دانشجویی آذربایجان در شکل گیری مراسم قلعه بابک ، بزرگداشت ستار خان ، تجمع مقابل سفارت ارمنستان در سالگرد قتل عام مردم خوجالی و ... همگی حکایت از پویایی و روند رو به رشد این جنبش از گذشته تا حال دارد.
انتشار کاریکاتور توهین آمیز در روزنامه ی دولتی ایران در اردیبهشت 1385 و واکنش کوبنده ی دانشجویان آذربایجانی به این اقدام فاشیستی روزنامه ی ایران و کشاندن فضای اعتراضی از دانشگاهها به صحن جامعه که زمینه ساز قیام های خونین خرداد ماه سال 1385 شد نشان از نفوذ جنبش دانشجویی آذربایجان در حرکت ملی و توده ی ملت آذربایجان دارد.
اقدامات و ابتکارات جالب توجه و سازنده ی جنبش دانشجویی آذربایجان در حمایت از تیم تیراختور و مسئله ی زیست محیطی دریاچه اورمیه که سبب شد تا رسانه های بین المللی نیز به این مسایل واکنش نشان داده و در انتشار اخبار آنها تمایل به خرج دهند گویای این حقیقت است که جنبش دانشجویی آذربایجان که دیروز در محافل کوچک فرهنگی خلاصه میشد امروزه به یکی از حرکت های دینامیک و پویا در جامعه ی آذربایجان و ایران تبدیل شده و هر روز محکم تر از دیروز گامهای خود را در مسیر احقاق حقوق ملی آذربایجان و دیگر تورکهای ایران برمیدارد.
با وجود همه ی تلاشهای و تحمل هزینه های گزاف هنوز هم کاستی های زیادی در پیکره حرکت ملی آذربایجان جنوبی مشاهده می شود که عدم سازماندهی و مدیریت دقیق و حساب شده ی نیروها و افکار مترقی از آن جمله است. بسیاری از فعالان احزاب ، گروهها و سازمانهای سیاسی که امروزه در راستای احقاق حقوق آذربایجان فعالیت می کنند دانشجویانی هستند که یا دیروز در کلاسهای درس دانشگاه نشسته بودند و یا امروز همچنان به تحصیل ادامه میدهند و در پیکره ی جنبش دانشجویی آذربایجان هستند.
تقریبا فعالیت تمامی احزاب ، گروهها و سازمان های سیاسی فعال که در راستای احقاق حقوق آذربایجان فعالیت می کنند از طرف رژیم آپارتاید ممنوع است و فعالان این نهادها با مشکلات زیادی گریبان گیر هستند. شکل گیری یک حزب سیاسی در داخل همانگونه که در یادداشت هفته ی گذشته به آن اشاره شد و به عنوان پیشنهادی از طرف سایت اؤیرنجی مطرح شد، میتواند فضای خوبی برای برخی از فعالیتهای سیاسی و فرهنگی ایجاد کند و به رقابت بیشتر و تولید فکر بیانجامد. لازم به ذکر است که با حرکات پراکنده و غیرمنظم نمیتوان آنگونه که باید و شاید به اهداف مورد نظر دست یافت. نگاهی دقیق به حرکات ملی در نقاط مختلف جهان همچون خود ایران در سالهای 1324-1325 نشان میدهد که یکی از لازمه های رشد سیاسی یک حرکت تشکیل احزاب سیاسی و طرح ایده های سیاسی است. یکی از عوامل مهم و مؤثر در تشکیل حکومت ملی آذربایجان و حیات یک ساله ی آن وجود حزب سیاسی به نام فرقه ی دموکرات آذربایجان بود که توانست در آن زمان با سازماندهی و مدیریت قابل قبول و با حمایت مردم آذربایجان حکومت ملی را تشکیل دهد و نسیم آزادی را هر چند برای مدتی کوتاه به ملت مبارز آذربایجان ارمغان دهد.
جنبش دانشجویی آذربایجان و طیف های مختلف آن میتوانند با طرح ایده ها و نظریات خود اعم از موافق یا مخالف راهگشای برون رفت از شرایط امروزی باشند. باید توجه داشت که وجود یک حزب سیاسی قانونی در داخل علاوه بر آن که سبب آگاهی و رشد سیاسی ملت مبارز آذربایجان میشود، میتواند در جذب برخی از فعالان که منفعل شده اند نیز مؤثر باشد. این حزب میتواند تا حد توان بیان کننده ی حقوق لگد مال شده ی آذربایجان باشد و فعالان حرکت ملی میتوانند با فعالیت های سیاسی متفاوت بر تجربه و دانش سیاسی خود بیفزایند.
 یکی دیگر از وظایف مهم جنبش دانشجویی آذربایجان احیای فعالان دهه های گذشته می باشد که روزگاری عضوی از پیکر جنبش دانشجویی آذربایجان بودند. مطمئنا دانشجویان دهه ها ی گذشته الان صاحب کسب و کار شده اند و بسیاری از آنان غرق در زندگی شخصی خود شده و یا به عنوان ناظرانی از بیرون وقایع آذربایجان را به نظاره نشسته اند. جنبش دانشجویی آذربایجان باید فضایی ایجاد کند که دوستان قدیمی و همراهان دیروز بتوانند امروز در جبهه های مختلف من جمله جبهه های اقتصادی به یاری حرکت ملی بشتابند. تقویت رابطه ها و تشکیل محافل خصوصی و همفکری و پشتیبانی از فعالان جوان یکی از وظایف مهم جنبش دانشجویی آذربایجان است.
جنبش دانشجویی آذربایجان علاوه بر مسئله فوق میتواند راهگشای فاز بین المللی حرکت ملی باشد ، با توجه به اینکه روز به روز بر تعداد دانشجویان در خارج از کشور افزوده میشود پیشنهاد میشود که دانشجویان آذربایجانی در کشورهای مختلف، گروههای یا سازمانهای دانشجویی به نام آن کشور را تاسیس نموده و با راه اندازی یک سایت یا وبلاگ اعلام موجودیت نمایند. لازم نیست که افراد این سایت ها را به صورت بسیار حرفه ای اداره کنند بلکه میتوانند با نوشتن مقالات یا خبرهایی به زبان کشوری که در آن زندگی میکنند ، ملتهای مختلف را با مسئله ی آذربایجان آشنا سازند. این افراد میتوانند با بهره گیری از مقالات و خبرهای سایت های حرکت ملی و یا سایت های دیگر قدمی هر چند کوچک در مسیر حرکت ملی برداشته باشند. این کار علاوه بر خبر رسانی در سطح جهان سبب میشود تا فعالان این سازمانها و گروهها از حالت رکود در آمده و منفعل نشوند. به عنوان مثال گروههای چون دانشجویان آذربایجانی مقیم ترکیه ، دانشجویان آذربایجانی فعال در آلمان، دانشجویان آذربایجانی مقیم آمریکا و... میتواند مبین شاخه ههای مختلف درخت تنومند جنبش دانشجویی آذربایجان باشد.
شاید بتوان یکی از بزرگترین و مهمترین وظایف جنبش دانشجویی آذربایجان یا در کل حرکت ملی را انعکاس اخبار و خواسته های حرکت ملی در سطح بین الملل دانست که در موارد فوق اشاره ای کوتاه به آن شد. متاسفانه بر پایه ی سیاست های غلط سیستم آموزشی رژیم آپارتاید ، بسیاری از دانشجویان و تحصیل کردگان نتوانسته اند به غیر از زبان فارسی زبان های دیگر علی الخصوص زبان های انگلیسی ، آلمانی و یا حتی زبان تورکی را به درستی یاد بگیرند و به همین دلیل نتوانسته اند اخبار و خواسته های آذربایجان را به صورت قدرتمند در دیگر رسانه ها انعکاس دهند. فعالان جنبش دانشجویی آذربایجان باید بکوشند با یادگیری زبان های مختلف و با ایجاد رابطه با جنبش های دانشجویی کشورهای مختلف علاوه بر ایجاد رابطه و انتقال اخبار آذربایجان، از تجربیات و مدیاهای آنان جهت دست یابی به اهداف حرکت ملی استفاده نمایند.
سایت اؤیرنجی ضمن تبریک اؤیرنجی گونو امید آن دارد تا تلاشهای ارزنده ی دانشجویان امروز رقم زننده ی آینده ی روشن فردای آذربایجان باشد و نسل آینده ی آذربایجان ستایشگر نسل امروز آذربایجان باشد.
گله جک بیزیمدیر.

Hiç yorum yok: