2010/12/21

پروزههای رژیم برای گسترش زبان فارسی در آذربایجان و راههای مقابله با آن!- یاشار

یکی از دغدغه های فعلی ملت بزرگ تورک آذربایجان در حال حاضر گسترش علاقه به تکلم به زبان فارسی در بین نسل جوان و خانوادهها می باشد که در صورت گسترش هرچه بیشتر ان به تدریج در ابتدا باعث تضعیف و در ادامه نابودی زبان تورکی در مناطقی از آذربایجان جنوبی به خصوص مناطق هم مرز با مناطق فارس نشین خواهد شد که باید ملیگرایان و مردم فهیم اذربایجان برای توقف این روند بسیج شوند تا آن بلائی که به سر زبان تورکی در شهرهای همدان و قزوین در چند دهه گذشته تا کنون امد به سر دیگر شهرهای اذربایجان نیاید!
حال این سوال مطرح می گردد که چگونه می توان جلوی این روند را گرفت و نیز ملت تورک آذربایجان جنوبی و دیگر مناطق تورک نشین خارج از آذربایجان را اگاه نمود؟ با نگاهی به سیاستهای دولت و دستگاههای شونیستی می بینیم که  آنها تمام امکانات خود را بسیج نموده اند تا هرچه می توانند زبان و فرهنگ تورکی را تضعیف و نابود نمایند.

 از تشویق خانوادهها به صحبت به زبان فارسی گرفته تا تاسیس فرهنگستان زبان فارسی در تبریز و تغییر اسامی شهرها و روستاها و کوهها و غیره از تورکی به فارسی و تحقیر زبان و فرهنگ تورکی از صدا و سیمای رزیم و دهها مورد دیگر! و حال باید از خود بپرسیم ما به عنوان یک آذربایجانی و تورک برای حفظ زبان و فرهنگ و تاریخ سرزمین مادریمان چه کرده و یا می توانیم بکنیم؟ در ابتدا باید به دلالیل شیوع اپیدمی فارسی گرائی در خانوادهها و پروزههای دولت در این زمینه پرداخت که  در اینجا به دلیل و نیز  توجیه اکثر خانوادههائی که با فرزندانشان به فارسی صحبت می کنند می پردازیم!در بررسیهای به عمل امده که در بین خانوادههای آذربایجانیهای ساکن در  مناطق خارج از آذربایجان و نیز برخی از شهرهای آذربایجان انجام دادم 12  دلیل عمده یافتم که عبارتند از:
1-      اماده نمودن فرزندان برای فرستادن به مدرسه و بخشنامه دولت در ممنوعیت صحبت به زبان تورکی برای معلمین برای فهماندن کودکانی که فارسی بلد نیستند و انعکاس ان در افکار عمومی ملت تورک و قشر متوسط و نگرانی انها از اینده تحصیلی کودکانشان
2-        رواج گسترده مهد کودکها توسط دولت و عوامل دست اندکار دولت در شهرهای مختلف آذربایجان جنوبی و دیگر مناطق تورک نشین و تلقین کودکان و نیز تشویق انها به صحبت کردن به زبان فارسی که مورد اخیر برای حیات ملی ملت تورک بسیار خطرناک می باشد و خانوادهها به جای فرستادن کودکانشان برای یادگیری زبان ساده و بی قاعده فارسی که هیچگونه سودی برای کودکانشان ندارد و حتی باعث  توقف و پس رفت فکری کودکانشان می  گردد( زیرا زبان مادری کودک هرچه قدر سختر و با قاعده تر باشد نقش بیشتری در رشد فکری کودکان در اینده خواهد داشت و مانند کلیدی عمل خواهد نمود که در اینده هم در تحصیل و هم در جهان بینی به وی کمک خواهد نمود) بایستی   انها را تشویق به یادگیری زبانهای خارجی مانند انگلیسی به جای فارسی نمایند تا هم یک قدم از کودکان فارسی زبان جلوتر باشند و هم زبان فارسی را به این طریق محدود نمایند و زبان مادری را نیز در خانه به صورت کامل و صحیح به  انها بیاموزند.
3-       تبلیغات تحقیر امیز شبکه های تلویزیونی و شونیسم فارس و نیز مسخره نمودن لهجه تورکی و نگرانی خانوادهها از اینده فرزندانشان که مورد تمسخر قرار نگیرند و دچار مشکل نگردنند.
4-      کلاس گذاشتن و فارسی و فارسها را برتر از تورکی و تورکها دیدن بعضی از خانوادهها به خصوص دختر خانمها و زنهای جوان.
5-      نااگاهی از تاریخ و غنای زبان تورکی و نقش تورکها در تاریخ بشریت و اسلام
6-      خودباختگی فرهنگی و ملی در بین بعضی از خانوادههای آذربایجانی
7-      مهاجرت معکوس تورکهائی که قبلا به  شهرهای تهران و کرج و دیگر شهرهای فارس نشین مهاجرت و زبان خود را ازدست داده بودند به مناطقی از آذربایجان و ترویج زبان فارسی توسط همین دسته از افراد
8-      توریستی بودن بعضی از مناطق آذربایجان جنوبی و هجوم سیلی از توریستها از مناطق فارس نشین به مناطق آذربایجان برای گذراندن تعطیلات که خود نیز در گسترش زبان فارسی تاثیر گذار می باشد
9-       عدم رشد موسیقی آذربایجانی به خصوص آذربایجان جنوبی و ماندن در غالب عاشیقهای قدیمی و عدم استفاده از سبک و موسیقی غربی و جوان پسند و در نقطه مقابل رشد موسیقی فارسی با استفاده از سبکها و موسیقی غربی و تلفیق ان با موسیقی سنتی فارسها که باعث گرایش جوانان به سمت و سوی موسیقی فارسی داشته که ان نیز به نوبه خود باعث گسترش زبان فارسی در بین جوانان و کودکان گردیده و می گردد!
10-   تبلیغات صدا و سیمای شونیسم فارس در بزرگ جلوه دادن زبان و ادبیات فارسی و لهجه نشان دادن زبان تورکی و سم پاشیها بر ضد ملت تورک وربان تورکی
11-   عدم رشد اقتصادی آذربایجان جنوبی و دیگر مناطق تورک نشین و بهبود وضع اقتصادی فارسها نسبت به تورکها و رفاه انها که باعث فخر فروشی انها گردیده و از سوئی دیدن وضع مالی خوب فارسها توسط قشر بی سواد تورک باعث ایجاد این حس گردیده که فارس بودن راهی خواهد بود برای بهبود وضع اقتصادی خود و فرزندانشان در اینده غافل از اینکه وضع خوب فارسها مصنوعی بوده و نتیجه تبعیض ملی می باشد
12-    تعیین روسای ادارات و کارخانجات صنعتی و موسسات اقتصادی و هرنوع تولیدی و خدماتی بیشتر از بین فارسها در مناطق آذربایجان برای القای این نکته که ما فارسها از شما برتر هستیم و شما تورکها زیر دست ما می باشید برای شتاب دادن و اسمیلاسیون فرهنگی تورکها و در نتیجه با کلاس دانستن فارسها از این طریق توسط قشر نااگاه تورک  که  رشد فارسی زدگی در آذربایجان نتیجه ان می باشد. و دیگر عوامل .....حال سوالی که مطرح می باشد اینکه تک تک ملت آذربایجان جنوبی با امکانات ناچیز چگونه می توانند مانع این روند گرددند؟
 ملت ما در ابتدا باید این نکته را بداند که هر عمل و اقدامی هرچند کوچک می تواند به زبان و فرهنگ و منافع ملی آذربایجان خدمت خواهد نمود و اگر متحد و منسجم عمل نمائیم ما ملت تورک نیز می توانیم هم مانع این روند شویم و هم ملت تورک را در بین غیر تورکها به خوبی نمایندگی و تمثیل نماییم تا هر تورکی به تورک بودن افتخار نموده و هیچگاه به زبان نامادری فارسی صحبت ننماید! در اینجا به چند روش که من برای نمونه از ان برای گروهی از ملت تورک فارسی زده استفاده نمودم و تجربه خود من می باشد اشاره می نمایم
نکته ای که باید توجه داشت اینکه بایستی هر فرمول را برای قشر خاصی استفاده نمود و در اجرای ان بسیار با دقت بود!
1- تلاش در بین ملیگرایان برای کمک به   افزایش سواد در بین قشرهای بی سواد و کم سواد تورک    و مساعدت تورکهای ثروتمند برای بهبود وضع اقتصادی تورکهای  ملیگرا که از نظر مالی ضعیف می باشند که هم باعث  ایجاد قشری با تمکن مالی و سواد بالا شده و هم موجب الگو قرار گرفتن اینگونه افراد توسط دیگر تورکها به خصوص قشر کم سواد و ضعیف از نظر اقتصادی قرار می گیرند  و تورکهای ساده بی سواد و کم سواد و نااگاه را از افتادن به گرداب کم خودبینی محافظت می نماید زیرا با دیدن اینگونه افراد حس حقارت از میان می رود و جای خود را حس غرور و افتخار می دهد زیرا همیشه قشر پایین از قشر بالا تقلید می نمایند که در این حالت موجب تقلید شده و رفتارهای اینگونه افراد توسط قشر پایین تر مورد تقلید قرار می گیرد از جمله تورکی صحبت کردن و خود را با افتخار تورک دانستن! برای این منظور هم در موسسات و نیز مراکز و شرکتهائی که روسای ان تورک می باشند درصد افرادی که تورکی صحبت می کنند و نیز دچار تحقیرنمی شوند تقریبا صفر می باشد
2- برخورد و مقابله مسالمت امیز با اینگونه افراد! برای نمونه یکی از اقوام و در عین حال دوست دوران کودکیم  را سالها ندیده بودم و ایشان در تهران ساکن گردیده بودند روزی به منزلشان رفتم و با کمال تعجب دیدم دوست دوران کودکی من با من به فارسی شروع به صحبت کردن نمود من هم با خونسردی اول گوش به سخنان وی دادم و بعد به انگلیسی شروع به صحبت کردم! خیلی زود سخنان من را قطع کرد و گفت حالت خوبه داری با من انگلیسی صحبت می کنی ! چیت شده؟ بعد من رشته کلام را به دست گرفتم و گفتم تو چرا با من فارسی صحبت می کنی؟ خجالت نمی کشی فکر می کنی فارسی بلد نیستم ! و برای من کلاس گذاشتی ! زیرا فارسی صحبت کردنت به دو دلیل می تواند باشد! یا می خواهی فخر فروشی کنی که من علاوه بر فارسی تو انگلیسی هم بلدم! و دارای افتخار بیشر هستم یا به دلیل بی هویتی و مسخ تو هست که کار درستی نیست و انسان باید نسبت به زبان مادری خود و زبان دوران کودکیش پایبند باشد! این حرفهای من موجب خجالت شدید وی در خانه قرار گرفت و تا امروز نه تنها با من با هیچ کس دیگر از تورکها تا جائی که من می دانم به فارسی صحبت نکرد و نمی کند!
3- مقابله منفی: در همسایگی ما یک خانواده بود که با وجود تورک بودن با فرزندش فارسی صحبت می کرد برای همین فرزندم را که با فرزند  وی دوست صمیمی شده بود ممنوع البازی با وی نمودم  وقتی که پدر کودک علت را پرسید به وی گفتم: نمی خواهم فرزندم مثل فرزندت فارس شود اینجا آذربایجان هست نه یزد و اصفهان و کرمان! که بعدها موجب بهبود حس تورکی در وی گردید و با فرزندش به دو زبان شروع به صحبت کرد هم فارسی و هم تورکی!
4- گذراندن تعصیلات توسط ملیگرایان در مناطق توریستی تورک نشین برای مقابله با اثر منفی توریستهای فارس ! به خصوص در مناطق هم مرز با مناطق فارس نشین که بیشتر تحت تاثیر اسمیلاسیون ملی می باشند ! من خود شاهد بودم   که سفر آذربایجانیهای خالص تر که تحت تاثیر جریانات فارسی قرار نگرفته اند و در ضمن از نظر مالی و سواد در وضعیتر بهتر یا حداقل برابر با فارسها قرار  دارند به مناطق توریستی آذربایجان نتایج مثبتی در گسترش رشد ملیگرائی داشته و دارد زیرا اهالی بومی با دیدن افراد ثروتمند تورک و به قول خودشان با کلاس تورک حس اعتماد ملی در انها افزایش یافته و موجب جلوگیری از رشد اپیدمی فارسی شده هست!
5- تشویق بازرگانان- تجار- مردم معمولی و دانشجویان به  گسترش روابط توریستی- بازرگانی - اقتصادی و فرهگی  مناطق آذربایجان و دیگر مناطق تورک نشین با کشورهای همسایه تورک زبان که تاثیر ان در افکار و اعقاید تورکها بسیار بالا بوده  و نیز تحصیل جوانان تورک در کشورهای تورک نشین که موجب افزایش حس ملی شده و روند فارسی زدگی را متوقف می نماید! که با چشمان خود دیدم که از شهرهای تقریبا اسمیله شده وقتی به کشورهای تورک نشین می روند از خواب بیدار می شوند حتی یک مسئله کوچک باعث بازگشت غرور انها می گردد! برای نمونه یک خانواده جوان همدانی را دیدم که برای زیارت به سوریه از را زمینی به ان کشور رفته بود و در بین راه در ترکیه توقف داشتند و اقدام به خرید نمودند وی با غرور می گفت که چقدر فارسها از وی با التماس  تقاضای کمک برای ترجمه می کردند و من در انجا تازه متوجه برتری ما تورکها نسبت به فارسها شدم که ما علاوه بر فارسی تورکی هم بلدیم و در ضمن ملتی هستیم بزرگ  و بعد از بود که تصمیم گرفتم با فرزندم علاوه بر فارسی تورکی نیز صحبت نماییم  و فرزندم را از این موهبت محروم نکنم!
6- وصلت و ایجاد زندگی مشترک تنها با کسانی که دارای هویت هستند! برای نمونه یکی از دوستان ملیگرای من برایم تعریف می کرد که برای  برادر کوچکش  می خواستند خواستگاری کنند و چند کاندید وجود داشت که یکی از انها از خانواده فارس زده بود با اینکه حسنهای دیگری داشت من مانع این وصلت شدم و علت ان را بی هویتی و فارسی صحبت کردن ذکر نمودم و برادر من نیز که هم دارای شرایط مالی خوب و سواد بالا  و هم تیپ خوب بود تصمیم و نظر من را قبول نموده و از ازدواج خودداری نمود که این مسئله مثل توپ در محله ترکید و نتایج مثبتی به بار اورد!
7- سر کار اوردن افراد با هویت توسط متمولین تورک و کسانی که دارای موسسات و مراکز اقتصادی می باشند! زیرا با ایجاد کار برای اینگونه افراد دیگران را هم تشویق به این کار می نمائیم و هم موجب بهبود وضع اقتصادی ملیگرایان و افراد با هویت می شویم! یکی از دوستان نزدیک من در یکی از شهرهای کوچک استان آذربایجانی اردبیل اقدام به تاسیس کارخانه تولیدی نمود و با اتمام ساخت و تصمیم برای شروع کار کارخانه شروع به گزینش افراد برای کار نمود به هنگام گزینش و انتخاب در بین سوالات متعدد از افراد واجد شرایط این سوال را نیز مطرح می کرد که در خانه با فرزندان به چه زبانی صحبت می کنید؟ هر کس که می گفت فارسی وی را رد می کرد و تورکها ی با هویت را انتخاب می کرد این عمل وی موجب اعتراض گروهی گردید و فردای ان تعدادی به محل کار وی امدند! دوست من مرا نیز صدا کرد من هم در محل بودم و به سخنانشان گوش می دادم پس از شنیدن سخنان طرفین من هم با عنوان نمودن اینکه سهام دار هستم مداخله نمودم و با خونسردی جملات زیر را به حضار گفتم: ببینید دوستان یک سوال ازتان دارم و اینکه ما در کجا سرمایه گذاری نموده ایم؟ همه گفتند در آذربایجان و بعد در ادامه گفتم افرین ما در آذربایجان سرمایه گذاری نمودیم با تمام سختیهای ان و یک ریال هم وام نگرفتم در حالی که می توانستیم به اصفهان و یا یزد رفته و با استفاده از تسهیلات و وامهای بالا با درصد بهره پایین این کار نماییم در حالی که خیلی اینجا به مشکل خوردیم برای اینکه به ملتمان  خدمت کنیم اگر قرار باشد اینگونه افراد را سر کار بیاریم خوب بهتره بریم توی اصفهان و یزد و کرمان سرمایه گذاری کنیم تا در اینجا!که بعد از این سخنان من همگی بدون اینکه دیگر اعتراض جدی نمایند  به اهستگی محل را ترک کرده و رفتند!
8- اگاهی دادن به به مردم و قشرهای مختلف آذربایجان از گستردگی زبان تورکی در جهان و قدرت بالای اقتصادی کشورهای تورک و نیز سهولت یادگیری و تلفظ بعضی از حرفها و کلمات موجود در زبانهای خارجی  با دانستن زبان تورکی! تحقیقاتی که کردم بیش از 80 درصد مردم آذربایجان از وجود کشورها و ملل تورک دیگر در جهان اطلاعی ندارند حتی نمی دانند در خراسان شمالی و جنوب ایران نیز تورکهای بومی هستند! تا چه رصد به خارج از ایران! که در چند جا که از تورکهای موجود در جهان گفتم همه با تعجب به من نگاه می کردند!
9- تشویق و حمایت از خانوادههائی که در مناطق مرزی با مناطق فارس نشین و یا مناطقی که تحت تاثیر تبلیغات به سمت فارسی صحبت کردن گرایش پیدا نموده اند به تورکی صحبت کردن با یکدیگر و فرزندانشان! برای نمونه در یکی از بخشهای آذربایجان شاهد گسترش روزافزون تمایل مردم به فارسی صحبت کردن با فرزندانشان شدم برای مقابله با این روند با چند تن از دوستانم که از نظر اقتصادی دارای وضع مناسبی بودند و دارای تمایلات ملی بودند وضعیت را  در میان گذاشتم و با کمک مالی انها و  ریختن طرحی به کمک زبان تورکی رفتیم! در این طرح به همه اعلام نمودیم به مادران نمونه و شاگردان نمونه به قید قرعه جوایزی را اعطا خواهیم نمود و این مسابقه هر ساله ادامه خواهد یافت و به هنگام انتخاب مادران نمونه و شاگردان نمونه معیار را این گذاشتیم که مادری نمونه هست که به فرزندش در منزل تورکی را یاد دهد و شاگردی نمونه هست که داستان و یا شعری را به زبان تورکی بنویسد یا اینکه نسخه برداری نموده و بیان نماید و سپس برندگان را انتخاب و به انها جوایزی اعطا نمودیم( سفر به سوریه برای زیارت- وسایل منزل و به شاگردان هم هدایائی نقدی و غیره) که موجب تشویق دیگران گردید و در ان بخش کوچک جان تازه ای به زبان تورکی بخشید
 10- ترویج استفاده از اینترنت و انتنهای ماهواره ای برای خواندن و نیز تماشای کانالهای تلویزیونی تورکی به خصوص گوناذ تی وی! در مناطقی که گوناذ تی وی تماشا می نمایند درصد افراد ملیگرا خیلی بیشتر می باشد! بنده در خیلی از مناطق فرکانس ان را به دوستان دادم تا از برنامه های ان استفاده نمایند که بعد از چند جلسه تاثیرات مثبت ان را بر افکار تعدادی از دوستان دیدم
11- پخش اعلامیه و سی دی و شعار نویسی با مضامین ملی! حتی نوشتن یک شعار کوچک در محل عمومی مثل " یاشاسین آذربایجان یا تورک دیلینده مدرسه باعث تحریک خیلی از تورکها حتی اسمیله شدهها می گردد که در موارد زیادی شاهد ان بودم
12-   حمایت و تشویق ناشران تورکی نویس و کمک مادی و معنوی به انها به خصوص ناشرانی که داستان برای کودکان می نویسند
13-   - ایجاد تحول در موسیقی آذربایجانی و دادن سیاقی که عموم و به خصوص جوان پسند باشد تا جوانان ما به جای موسیقی فارسی از ان استفاده نمایند زیرا موسیقی عاشقی با انکه موزیکی هست ملی اما در در هر جا نمی شود به ان گوش داد و هر کسی نیز ان را نمی پسندد! برای این منظور از طریق اینترنت موزیکهای تورکی به خصوص آذربایجانی که از ریتم اروپائی استفاده نموده بودند و شبیه خواننده های پاپ فارسی خوانده بودند  را در چند سی دی ضبط و به تعداد زیادی از جوانان دادم که مورد توجه انها قرار گرفت و انها نیز در ماشینهای خود از ان استفاده نمودند که نشان دهنده ارجعیت موسیقی تورکی به فارسی در بین جوانان در صورت وجود چنین موسیقی در آذربایجان جنوبی می باشد!
14-    ترکی خالص صحبت کردن را در بین مردم مان اشاعه و ترویج نمائیم و در این راه از کلماتی که توسط فرهنگستانهای زبان در کشورهای تورک زبان تولید شده هست استفاده نمائیم و از به کار بردن کلمات مشابه فارسی و غیره خودداری نمائیم زیرا با این کار هم باعث افزایش اگاهی خود و دیگر هم وطنانمان را فراهم نموده و هم زبانمان را قویتر کرده و دیگر زبانهای تورکی را راحتر متوجه خواهیم شد در ضمن به هنگام تورکی خالص صحبت کردن در طرف مقابل چه هم زبان خودمان و چه فارس زبان و یا غیر اثر مثبتی خواهیم گذاشت! برای نمونه چندی پیش به همراه دوستانم که همگی ملیگرا و تورک بودند به چند شهر فارس نشین از جمله اصفهان سفر نمودیم " ما مدتها پیش تصمیم گرفته بودیم به جای کلمات فارسی مترادف تورکی ان را استفاده نمائیم مثلا به جای هواپیما ( اوچاک) هشتاد( سکسن) صبح به خیر ( گون ایدین) فرودگاه ( هوا الانی) و....هنگامی که ما با یکدیگر با استفاده از این کلمات صحبت می نمودیم مخاطبین یا تصور می نمودند ما تبعه یکی از کشورهای تورک زبان هستیم یا در ان کشورها به تحصیل در مقطح عالی پرداخته ایم یا اینکه بازرگان و تاجر هستیم و ...خلاصه اینکه هم خودمان لذت می بردیم و هم مورد توجه قرار می گرفتیم و نتیجه اینکه استفاده نکردن از کلمات غیر تورکی به خصوص فارسی موجب زیباتر و دل نشین تر شدن زبان تورکی می گردد که در مخاطبین اثر مثبتی می گذارد! که توصیه می گردد سایر هم وطنانمان نیز با اعتماد به نفس و استفاده از کتابهای تورکی و سایر منابع خوب و خالص تورکی صحبت کردن را یا بگیرند و نیز به فرزندانشان بیاموزند! که وسیله ای هست برای متوقف نمودن گرایش جوانان به سوی فارسی صحبت کردن! البته می توان موارد زیادی را به راههای مقابله با سیاستهای اسمیلاسیونی  دولت و شونیسم فارس اضافه نمود و نباید نکته ای را فراموش کرد و ان اینکه هر تورکی یک سرباز می باشد نه به معنای نیروی جنگی بلکه به معنی نیروی فکری و هر اقدام کوچک حتی اگر به چشم ناچیز بیاید در بالا بردن حس ملیگرایانه در میان تورکها می تواند نقش اساسی و عمده ای را ایفا نماید که در نقطه مقابل ان به تاثیر یک کاریکاتور توهین امیز می توان اشاره نمود که هیچ کس فکر ان را هم نمی کرد که به چنین عکس العملی منجر گردد! پس با هم با تمام نیرو پیش به سوی فارسی زدائی از آذربایجان و بستن کوچکترین روزنه نفوذ زبان و فرهنگ فارسی در سرزمین عزیزمان آذربایجان و  نیز استقلال ان!
یاشاسین آذربایجان و تورک

Hiç yorum yok: