احمد کسروی |
اللغة التركیة فی ایران*
احمد كسروی
1. مقدمه
عموماً چنین پنداشته میشود كه در سرزمین پارسیان( ایران) [2]به جز زبان فارسی مردم به زبان دیگری صحبت نمیكنند، و تعداد كمی از گسترش زبان تركی در سرتاسر ایران آگاه هستند، شاید زبان تركی بیش از زبان فارسی متداول است، و اگر از اكثر ایرانیان سؤال شود كه در كشور آنها به زبان تركی صحبت میشود، جواب خواهند داد: مطمئنا در ایالتهای آذربایجان و خمسه (زنجان). و اكثر آنها این را٫ همجواری این ایالتها با قفقاز و سرزمین عثمانی تركیه میدانند.
من تا به حال ندیده ام، یا در میان ایرانیان یا در میان خارجیها، كه در مورد ایران و مسائل اجتماعی آن صحبت میكنند، كسی در رابطه این موضوع اطلاعات صحیح داشته باشد…….. به ویژه در كتابهای خارجی، مستشرقین كه در مورد زبان تركی و مردم تركی زبان تحقیق كرده اند تحقیقاتشان را به سرزمین عثمانی مردم تركستان و مسلمانان شناخته شده روس یعنی تاتارها محدود كرده اند و به ندرت در مورد ترك زبانان ایران صحبت كرده اند، و آنهایی كه در مورد ایران و زبانهای متداول در آن بحث كرده اند، فقط زبان فارسی و لهجه های آن مانند گیلكی، مازندرانی، لری و غیره [3]را مورد بحث قرار داده اند، كه اینها در این ایالتها متداول هستند. اما در مورد زبان تركی، آنها از ذكر آن غفلت كرده اند و به ندرت در مورد آن صحبت كرده اند، و وقتی هم صحبتی از آن به میان آورده اند گفته اند این زبان در آذربایجان متداول است. شاید اطلاعات آنها از طریق مسافرین، كارمندان سفارتها، یا مسیونرهائی است كه عموماً در ایالتها و شهرهای بزرگ رفت و آمد داشتند، و آنها به ندرت به خودشان زحمت میدهند به روستاها یا ایلات چادرنشین مسافرت و در مورد زبان و آداب و رسوم آنان تحقیق كنند….. مفسرین مسائل ایران از توجه به سایر زبانهای متداول مانند تركی در ایران غفلت ورزیده اند.
در مقایسه با زبان فارسی، زبان تركی شبیه دختر زیبائی است كه به آرامی در كنار یك زنی بدون حجاب نشسته كه او دل را با جواهرات و عشوه هایش و مغز را با آرایشش افسون میكند. (اینجا ما تركی را در یك كفه ترازو و فارسی و تمامی لهجه های آن را مانند مازندرانی، گیلكی، لری، كردی، سمنانی، و غیره را در كفه دیگر ترازو قرار میدهیم. و اگر منظورمان فارسی سنتی است و آن را با تركی مقایسه میكنیم، تركی به آن برتری دارد. هیچ كس نمیتواند آن را انكار كند.[4]
اما ما میخواهیم در این جاده پیش برویم و دروازه ای را كه هرگز باز نشده است باز كنیم. ما ادعا نمیكنیم كه این مقاله كامل است یا یك بررسی و تلاش دقیق است. بلكه، ما بحث خودمان را محدود میكنیم به سفرهاییكه در ایالتهای ایران داشتیم……
2. آیا در ایران ترك یا فارس در اكثریت هستند؟
تركها در یك ایالت ایران به سر نمیبرند، همانطوریكه برخی عقیده دارند آنها تقریباً در تمامی ایالتهای ایران پراكنده شده اند، [5] برای اختصار، ما ترك زبانان را «ترك» خواهیم گفت [6]. تركها و فارسها همانند دو توده جدا شده نیستند بلكه همانند تخته شطرنج در جریان بازی هر بازیكنی به طرف دیگر رخنه میكند و مهره های سیاه با مهره های سفید به هم آمیخته میشوند. در میان روستاهائی كه عادتاً فارسی صحبت میكنند، اكثر شهرها مانند تهران، شیراز، قزوین و همدان با روستاها یا ایلات تركی زبان احاطه شده اند. و مردم دو شهر اخیر هر دو زبان تركی و فارسی را میفهمند [7].
امروزه فهمیدن این كه ترك یا فارس اكثریت را تشكیل میدهند مشكل است. این بعد از سرشماری كه هویت فارس و ترك را روشن سازد معلوم میشود، اما حكومت ایران همچون سرشماری را برای شهروندان خود یا جمعیت ایالتها انجام نداده است [8]، تا اینكه فارسها را از تركها تشخیص دهیم؛ نظر مؤلف این است كه اكثریت با تركها میباشد و این یك تخمین الكی نیست، بلكه آنچه كه ما در زیر ارائه میدهیم، نتیجه تحقیقاتی است كه انجام داده ایم و اعداد و ارقام آن را ارائه خواهیم داد.
الف. آذربایجان، یكی از چهار ایالت بزرگ و خیلی مهم ایران است. (از نظر اجرایی ایران به چهار ولایت آذربایجان،خراسان، فارس وكرمان و بیش از ده ایالت مانند مازندران، گیلان، كردستان و غیره تقسیم شده است. آذربایجان دارای یك و نیم میلیون نفوس میباشد و ناحیه خمسه [9]، كه جمعیت آنجا را چادرنشینها و مردم مقیم تشكیل میدهندكه در شهرها و روستاهای آن مردم به زبان تركی تكلم میكنند و زبان فارسی را نمیفهمند مگر این كه توسط معلمین به آنها یاد داده شود. البته در كنار مردم آذربایجان اقلیت كرد مكری نیز زندگی میكنند كه به كردی تكلم میكنند.
ب. اكثر روستاها و ایلات در خراسان و فارس و بخشهای همدان و قزوین و عراق عجم (اراك فعلی) و استرآباد (گرگان فعلی) ترك هستند [10]، و مسافرینی كه در خیابانها و كوچه های تهران قدم میزنند از دیدن روستائیهایی كه در خیابانهای تهران تركی صحبت میكنند تعجب خواهند نمود. برخی از اینها در سالهای اخیر از آذربایجان و خمسه (زنجان) به تهران مهاجرت كرده و در این شهر مقیم شده اند و دیگر هویت خود را فراموش كرده اند و خودشان را یك شهری میدانند [11].
در دیگر قسمتهای ایران، اكثریت با تركها نیست. اما در این بخشها نیز ایلات و روستائیانی وجود دارند كه به زبان تركی صحبت میكنند. استثنا فقط در ناحیه كرمان و بخشهای گیلان، مازندران، كردستان، لرستان، و غیره است[12]. طوری كه در اینجا ها ترك وجود ندارد مگر این كه در سالهای اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و خودشان را همشهری این ناحیه ها نمیدانند. این ضرب المثل روسی درست است كه میگوید: «نیزه بدون سر وجود ندارد» در حقیقت، در مازندران دو ایل ترك وجود دارد، كه با قبیله هایشان در ساری مركز مازندران زندگی میكنند، تعدادشان بیست قبیله است كه از سرتاسر ایران به اینجا مهاجرت كرده اند و در مازندران ساكن شده اند، و دیگر به تركی صحبت نمیكنند.
ما تصمیم گرفته ایم (همانطوری كه گفته ایم) چیزی را نخواهیم گفت مگر این كه با اعداد عربی قابل بیان باشد، و تخمین و خیال به طور مطلق قانع كننده نیست
3. آیا آنها ترك هستند یا ترك شده اند؟
آیا مردم آذربایجان، خمسه و دیگر ترك زبانان ایران از نسل ترك هستند كه از تركستان مهاجرت كرده اند یا آنها فارس بودند كه بعد از غلبه چنگیزخان ناگزیر شده اند جهت حفظ زمینهایشان زبان اصلی خود فارسی را فراموش كنند و زبان تركی را انتخاب كنند؟
سخن كوتاه، تركی زبانان ایران كه در سرتاسر ایران پخش شده اند فارس زبان نبودند كه به زور مجبور شده باشند از زبان اصلی خود صرفنظر كرده و زبان تركی را یاد بگیرند،ترك زبانان ایران فرزندان تركهایی هستند كه در زمانهای باستانی از تركستان جهت پیداكردن پناهگاه و چراگاه مهاجرت كرده اند و فاتحین ایران گشته اند و در سرتاسر آن پخش شده اند و هر جا كه اراضی وسیع بود ساكن شده اند و در طول زمان با اهالی ادغام شده و با آنها ازدواج كرده اند. عادتها و لباس و مذهب آنها را قبول كرده اند [13]. قبایل ترك كه در استرآباد سكنی گزیدند تركمن گفته میشوند هنوز به مذهب سنی و همانند روش لباس پوشیدن و آداب رسوم خودشان وفادار هستند و هنوز با فارسها به جز در برخی موارد ادغام نشده اند. اگر چه زبان تركی را حفظ كرده اند و حالا فرزندان آنها به همان زبان یعنی تركی صحبت میكنند. گر چه تركهایی هم بوده اند كه در میان مردم بومی حل شده اند و زبان خودشان را فراموش كرده اند [14].
اثبات ادعای ما، بعلاوه آنچه در بالا مطرح شد، از كتابهای تاریخ بر آورده میشود. (یك اعتقاد قدیمی وجود دارد فاتحین ترك تعداد زیادی از نیروهای نظامی خود را بین مردم ایران جا دادند و با آنها ادغام شدند و با آنها ازدواج كردند و ایرانیها را مجبور ساختند كه به تركی صحبت كنند و آنها نیز از ترس تركها به تركی صحبت كردند و زبان خودشان را فراموش كردند. …………، اما اطلاعات كافی برای ادعا وجود ندارد، چون این ادعا توضیح نمیدهد كه چطور این تعداد ترك زبان خودشان را در بین تعداد زیادی فارسی زبان كه آنها را احاطه كرده بودند حفظ كردند.)
————————————————-
*. این مقاله به همین عنوان اللغة التركیة فی ایران، به قلم احمد کسروی و در مجله العرفان سوریه، جلد 8، شماره 2، نوامبر 1922و به زبان عربی چاپ گردیده است. این مقاله بعدها توسط پروفسور اوان زگال، كسروی شناس و ریاضیدان معاصر آمریكایی به انگلیسی ترجمه شده است. ترجمه فارسی مقاله نیز از پروفسور محمدعلی شهابی شجاعی است.
توضیحات:
[1]-كسروى در سالهاى واپسین زندگى خود٫ از آذربایجان ستیزى و ترك گریزى دست كشیده و حتى ابراز پشیمانى نموده است
[2]- ایران معادل سرزمین پارسیان نیست. ناحیه فارس نشین كشور پرشیا-فارسستان تنها بخشى از ایران است. وانگهى قوم فارس فعلى با قوم پارس باستانى نه تنها یكى نیست بلكه ادامه مستقیم آن هم نمىباشد. قوم فارس زبان امروزى به لحاظ تبارى٫ زبانى و فرهنگى آمیزه اى از پارسیان باستان با دیگر ایرانىزبانان٫ بومیان غیر ایرانیزبان٫ اعراب و تركها است.
[3]- به لحاظ زبانشناسى٫ لرى٫ گیلكى٫ كردى٫ تبرى ٫ سمنانى و … هیچ كدام لهجه زبان فارسى نیستند٫ بلكه مانند فارسى هر كدام زبانى مستقل و خویشاوند از خانواده زبانهاى ایرانى می باشند.
[4]- اساسا کسروی در قسمت سوم این مقاله به اثبات برتریت زبان ترکی بر فارسی می پردازد.
[5]-كسروى در اینجا محلى نبودن و سراسرى بودن زبان تركى در ایران را در نظر دارد. وى از اولین محققانى است كه دقتها را به این واقعیت جلب كرده است.
[6]- با اینهمه در ادامه مقاله٫ وى بخشى را به اثبات ترك تبار بودن ترك زبانان ایران٫ و فارس تبار نبودن آنها اختصاص داده است.
[7]- قزوین و همدان كه خود شهرهائى دوزبانه اند مانند جزیره اى در میان ناحیه ترك نشین شمال غرب كشور٫ یعنى در داخل آذربایجان قرار دارند.
[8]- پس از قریب به هشتاد سال از نگارش این مقاله٫ دولت ایران هنوز هم سرشمارى جامعى در باره ملیتهاى ایرانى و زبانهایشان انجام نداده است..
[9]- در اینجا مقصد كسروى تقسیمات اجرائى و ادارى كشور است. زیرا خمسه بخشى از ناحیه پیوسته ترك نشین شمال غرب كشور و یا به عبارت دیگر بخشى از آذربایجان و در داخل آن است.
[10]- همانگونه كه گفته شد همدان٫ قزوین و بخشهاى ترك نشین عراق عجم جز آذربایجانند. خراسان و فارس (ایران جنوبى) دو ناحیه دیگر در ایرانند كه تركهاى آذرى به انبوهى در آنها ساكنند.
[11]- شهر تهران و حومه آن٫ پایتخت دول تركى غزنوى٫ سلجوقى و قاجار٫ اقلا از قرن ۱۰-۱۱ میلادى موطن و مسكن گروههاى بیشمار تركى بوده است و تركهاى این شهرستان منحصر به مهاجرین جدید نیستند. اساسا بخش ترك نشین استان تهران جز آذربایجان ائتنیك و خود شهر تهران بر مرز منطقه ترك نشین و فارس نشین ایران قرار دارد.
[12]- این تثبیت كسروى آشكارا نادرست است. نه تنها در زمان وى بلكه امروز نیز گروههاى تركى بسیار در مازندران٫ گیلان٫ كردستان٫ لرستان و كرمان ساكن مىباشند كه مركب از هم گروههاى طائفه اى (كوچ نشین و تخته قاپو) و هم غیرطائفه اى (روستائى و شهرى) میباشند و بسیارى از آنها مانند تركهاى مازندران و لرستان و كرمان سابقه سكونت هزار ساله اى در آن نواحى دارند.
[13]- این ادعاى كسروى دقیق نیست. اقلا در قرون وسطى نه تنها تركها متاثر از مذهب فارسها و دیگر ایرانیان نبوده اند٫ بلكه بر عكس تركهاى علوى آسیاى صغیر و آذربایجان(قزلباشها) عامل پذیرش و گسترش مذهب شیعه در میان فارسها٫ لرها٫ گیلكها٫ تبریها و برخى دیگر از ملیتهاى ایرانى زبان بوده اند.
[14]-كسروى در اینجا نظر به مساله بسیار مهم استحاله تركها در فارسها و دیگر گروهها و نقش تركها در تشكل تبارى فارسها دارد. یادآورى میشود كه برخى پژوهشهاى جدید٫ ترك تبار بودن ۳۰-۴۰ در صد از فارس زبانهاى امروز ایران را مطرح مینمایند
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder